کتاب ۱۰۰ صفحه‌ای بخوانیم

    گاهی که از کتاب نخواندن کلافه می­شوم، مثل این روزها، یا گاهی که چیزی ذهن مرا مشغول کرده و نمی­توانم تمرکز کنم، باز هم مثل این روزها، یک کتاب را انتخاب می­کنم و طی چند ساعت آن را تا آخر می­خوانم. در این مواقع معمولاً رمان­های صد صفحه­ای برای من گزینۀ مناسبی است.

چرا خوشنویسی را انتخاب کردم؟

  اولین بار که دست به قلم و مرکب شدم هشت ساله بودم که از سر کنجکاوی به نوشتن روی آوردم همان طور که سرکی به تئاتر و نقاشی و گلدوزی و مجسمه‌سازی و… کشیدم. اما بعد از چند ماه نوشتن را رها کردم و به کارهای دیگر پرداختم. سال‌ها از آن روز گذشت و

کمال همنشین

  سعدی بزرگ از کمال همنشین سخن می‌گوید و خوش‌بو شدن گِلی از مؤانست گُلی.(+) انتخاب دوست و رفیق مناسب بعد از خواست و اراده و تصمیم ما یکی از مهم‌ترین عوامل تاثیرگزار بر شخصیت و روند رشد است چراکه ما چه بخواهیم، چه نخواهیم از محیط و افرادی که اطرافمان هستند تاثیر می‌پذیریم. البته

اندر مصائب استراحت مطلق

  برای من که هیچ­وقت آرام و قرار ندارم و نمی­توانم مدت زمان طولانی یک ­جا بنشینم استراحتِ مطلق و یکجا‌نشینی یعنی کابوس. اما این دوره که به خاطر ضربه به پا و آسیب‌های ناشی از آن به اجبار مدتی است ساکن و گوشه‌نشین شده‌ام سعی کردم از زاویۀ دیگری به این قضیه نگاه کنم.

سعدی به روزگاران مهری نشسته بر دل

  هانیۀ عزیزم به تو گفتم شعر بخوان چرا که شعر ما را عمیق و لطیف می‌کند و احساساتمان را پرورش می‌دهد. شعر بخوان حتی حفظ کن. این کار حافظۀ ما را تقویت می‌کند و اعتماد به نفس ما را افزایش می‌دهد. شعر خواندن باعث لطافت اندیشه و تفکر و بالا رفتن دقت می‌شود. دامنه

سرباز سحرخیز

  وقتی مدرسه می‌رفتم از اینکه دوستانم خانۀ ما را به پادگان تشبیه می‌کردند دلم می‌گرفت. خودمان را سربازهای صفری تصور می‌کردم که ساعت یازده با خاموشی پادگان به سمت تخت‌هایشان روانه می‌شدند و شش صبح با صدای آژیر پوتین به پا حاضر و آماده. حتما پدرم هم یک امیرِ نظامی بداخلاق و سخت‌گیر بود.

دوستانِ نامه‌نویس

زیاد فیلم نمی‌بینم. البته اگر فیلم یا انیمیشنی از طرف دوستان کاربلد توصیه شود حتما خواهم دید. انیمیشن مِری و مَکس هم از همان دسته است که سه بار آن را دیده‌ام. بار اول برایم خیلی جذاب بود چون علاقۀ عجیبی به نامه نوشتن دارم. داستان دخترکی تنها که سوال‌های کودکانه‌اش او را به سمت

دوازده سالگی

  هانیه عزیزم می‌دانم که این نوشته را هرگز نخواهی خواند و حتما زمانی که من تق و تق انگشتانم را به دکمه‌های کیبورد می‌زنم تا از نگرانی‌هایم بنویسم تو یا خوابیده‌ای، یا گوشه‌ای داری آنلاین فیلم می‌بینی یا دست‌هایت را زیر چانه‌ات زدی و به نقطه‌ای دور خیره شدی. این روزها مدام به تو

مرگ خلاقیت در خوشنویسی

  چند وقت پیش جایی می‌خواندم که « سفارشی شدن کار، هنر خوشنویسی را از مسیر خلاقیت فرسنگ‌ها دور کرده است» این جمله فکر مرا مدتی به خود مشغول کرد که چطور می‌شود خلاقیت در خلقِ اثر با کار سفارشی از بین برود؟ با شکل گرفتن بعضی صنایع مثل چاپ و گرافیک و به وجود

مرد جن‌زده

  مهدی اخوان ثالث (م.امید) را همه با شعرهای حماسی و پرصلابت می‌شناسیم. با ترکیباتی نو و بدیع. در شعرهایش با همان سنگینی و تندی که دارد از استعاره و نماد و سایر صنعت‌های ادبی به زیبایی و به‌جا استاده کرده است. “جامه‌اش شولای عریانی است” و ” داستان از میوه‌های سر به گردون‌سای اینک