چرا باید ویرایش متن را یاد بگیریم؟

مطلبی که فرستاده بود را چند بار خواندم. هر بار گیج‌تر و سردرگم‌تر.

هرچه پیش می‌رفتم انگار کلمه‌ها در هم می‌پیچید و نوشته مثل کلاف کاموایی به‌هم‌ریخته بود که سر و تهش را نمی‌شد تشخیص داد.

فایل را برایش فرستادم و گفتم اول این‌همه پیچش را رفع کن و از من بخواه تا دستی به سر و رویش بکشم.

گفت: خب من به امید تو نوشته‌ام. اگر قرار بود خودم ویرایش کنم که اصلاً سراغش هم نمی‌رفتم.

همیشه با این دیدگاه که ویراستار را غلط‌گیری می‌دانند که با ذره‌بین ایستاده تا نقطه و ویرگول‌ها را سر جایش بگذارد و اشتباهات املایی را راست و درست کند مخالف بودم.

ویراستار علاوه بر این‌ها، که امروز یک نرم‌افزار هم می‌تواند به‌راحتی انجام دهد، ساختار و اصول متن را هم بررسی می‌کند و به فکر شلخته‌نویسی‌ها هم هست.

اما به‌عنوان یک نویسنده چرا باید ویرایش را یاد بگیریم؟

برای اینکه به امید ویراستار هر چه به دستمان آمد را نریزیم روی صفحه و شوربایی از کلمات درست نکنیم که بعداً خودمان هم نتوانیم کاری برایش انجام دهیم.

بهتر است بازنویسی و ویرایش را جدی بگیریم تا بعد از خواندن آن کیف کنیم و با لذت فراوان برای ویرایش آن را بسپاریم به نفر بعدی.

 


شاید دوست داشته باشید این مطالب را هم بخوانید:

چگونه نوشته‌هایمان را صیقل بزنیم تا خواندنی‌تر شوند؟

کانال تلگرام چگونه شاعر شویم؟

در اینستاگرام با هم شعر بخوانیم

 

۲ نظر

نظر خود را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *