چرا باید ویرایش متن را یاد بگیریم؟
مطلبی که فرستاده بود را چند بار خواندم. هر بار گیجتر و سردرگمتر.
هرچه پیش میرفتم انگار کلمهها در هم میپیچید و نوشته مثل کلاف کاموایی بههمریخته بود که سر و تهش را نمیشد تشخیص داد.
فایل را برایش فرستادم و گفتم اول اینهمه پیچش را رفع کن و از من بخواه تا دستی به سر و رویش بکشم.
گفت: خب من به امید تو نوشتهام. اگر قرار بود خودم ویرایش کنم که اصلاً سراغش هم نمیرفتم.
همیشه با این دیدگاه که ویراستار را غلطگیری میدانند که با ذرهبین ایستاده تا نقطه و ویرگولها را سر جایش بگذارد و اشتباهات املایی را راست و درست کند مخالف بودم.
ویراستار علاوه بر اینها، که امروز یک نرمافزار هم میتواند بهراحتی انجام دهد، ساختار و اصول متن را هم بررسی میکند و به فکر شلختهنویسیها هم هست.
اما بهعنوان یک نویسنده چرا باید ویرایش را یاد بگیریم؟
برای اینکه به امید ویراستار هر چه به دستمان آمد را نریزیم روی صفحه و شوربایی از کلمات درست نکنیم که بعداً خودمان هم نتوانیم کاری برایش انجام دهیم.
بهتر است بازنویسی و ویرایش را جدی بگیریم تا بعد از خواندن آن کیف کنیم و با لذت فراوان برای ویرایش آن را بسپاریم به نفر بعدی.
شاید دوست داشته باشید این مطالب را هم بخوانید:
چگونه نوشتههایمان را صیقل بزنیم تا خواندنیتر شوند؟
در اینستاگرام با هم شعر بخوانیم
با سلام خدمت خانم شریفی، غیبت تان زیاد بود! انشالله که ملالی نباشد.
ویرایش کردن کاری سلیقه ای است و سلیقه ی هرکس به اطلاعات و مطالعه زیاد و درک جامعه پیرامونش است. اگه کسی از لغات و الفاظ سنگین در متنش استفاده می کنه نشان دهنده اطلاعات زیادش نیست، فقط می خواد بگه ما هم بلدیم. اما کسی که متنی می نویسه باید اول متنی که می نویسه به دلش بشینه ولذت ببره از خوندنش. خانم شریفی متنی که شما می نویسید به دل من که می شینه و اگه صد صحفه هم باشه یه روزه می خونم باور کنید. جوری که از ننوشتنتون کسل می شم.
تو رو خدا ما رو از نوشت های روانتون محروم نکنید. بخدا از شما یاد می گیرم چه جوری خوب بنویسم.
سلام آقای روانشاد عزیز و گرامی
ممنونم از لطف و محبتتون
خوشحالم که نوشتههای من رو دنبال میکنید و براتون مفید بوده.