چگونه نوشتههای خودمان را ویرایش کنیم؟
وقتی متنهایی را که دوست دارم میخوانم گاهی مینشینم و آنها را با زبان خودم بازنویسی میکنم. یکی از لذتهای من درزمینۀ ویرایش و خواندن و نوشتن همین سروکله زدن با کلماتی است که قبلاً از ذهن دیگری در فضای متفاوتی گذشته.
اما گاهی ممکن است برای ویرایش متن خودمان وقت کافی نگذاریم. من هم اینقدر که دوست دارم روی نوشتههای بقیه تمرکز کنم روی بعضی از کارهای خودم حساسیت ندارم.
برای نویسندههای خبره شاید ویرایش نوشته، اصلاح غلطهای املایی و بازنویسی بخشهایی از متن باشد.
ویرایش و اصلاح پس از تمام شدن متن یکی از کارهای چالشبرانگیز و جذاب است. همینطور مهمترین بخش نوشتن.
بهتر است قبل از انتشار نوشته در هرجایی که میخواهیم، برخی نکات را اعمال کنیم.
هر نویسندهای حتی اگر بخواهد اصلاح نوشتهاش را به ویراستار بسپارد نیاز دارد تا خودش هم دستی به سر و روی آن بکشد.
عدهای هستند که همزمان با نوشتن ویرایش میکنند و برخی هم اصلاً این کار را انجام نمیدهند چراکه معتقدند نمیخواهند روند متن تغییری داشته باشد.
بهجرئت میتوانم بگویم این دو گروه هرگز موفق نخواهند شد.
بازنویسیهای پیدرپی و ویرایش، اصولی است که شاهکار میسازد.
خب اینجا چند تا از نکتههای ویرایش را باهم مرور میکنیم:
بعدازاینکه از نوشته دور شدیم و به آن برگشتیم و با صدای بلند خواندیم حالا کار اصلی شروع میشود.
کلمات
واژهها هستند که متن را پیش میبرند یا قدرت و ضعف آن را مشخص میکنند. به کلمات کلیدی نوشته که باید در خدمت تفهیم موضوع به مخاطب باشند دقت کنیم و طوری آنها را به کار ببریم که خواننده را گیج نکنند.
ممکن است کلمهای عجیبوغریب توی ذهن ما باشد که حدس بزنیم مخاطب با آن آشنایی ندارد یا ذهنش را منحرف میکند از آنچه باید؛ بنابراین بهتر است در انتخاب کلمات دقت کنیم.
فرهنگ لغت
در راستای انتخاب واژه بهتر است یا به یک فرهنگ آنلاین وصل باشیم یا یک کتاب دم دستمان بگذاریم. من معمولاً برای هر نوشته و استفاده از هر کلمه سری به واژهیاب میزنم. حتی اگر برای به کار بردن واژهای شک نداریم هم بهتر است چرخی میان کلمات بزنیم و بهترین و زیباترین آنها را برداریم و بگذاریم توی نوشته.
استعاره
احتمالاً دوست داریم استعارههای جدید بسازیم و تشبیهات بدیع به کار ببریم. من به شدت به این موضوع علاقهمندم و میدانم که یکی از لذتها و البته هنرهای نویسنده ساخت استعارههای ناب و زیباست؛ اما نکتۀ قابلتوجه این است که استعاره فقط جنبۀ زیبایی ندارد و بیشتر برای ساده کردن مفهوم به کار میرود. (+) پس نباید طوری باشد که خواننده را گیج کند و آشفته و تمام انرژیاش صرف یافتن معنی استعاره شود.
ساختار جمله
بافت اصلی متن از کنار هم قرار گرفتن جملهها شکل میگیرد. اگر جملهها درهمتنیده شوند بافتهای بیقواره داریم. برای اینکه طرحی زیبا دراندازیم نیاز داریم تا ساخت جمله را بشناسیم.
اینکه جای فعل کجاست، فاعل چه نقشی دارد، جایگاه مفعول کدام است و… بهاینترتیب است که جملههای روان و خوانا خواهیم داشت.
علائم نگارشی
خب همۀ ما این مثال معروف را شنیدهایم:
بخشش، لازم نیست اعدامش کنید.
بخشش لازم نیست، اعدامش کنید.
همینطور که در دستور حاکم یک مکث، حکم مرگ و زندگی را دارد در نوشته هم ویرگول چنین نقشی را دارد. علاوه بر این مهم است که جای مناسب هرکدام از علائم ویرگول، نقطهویرگول، تعجب، سهنقطه و… را پیدا کنیم و دقیقاً همانجا بنشانیمشان.
نویسندههای دوستنداشتنی
شاید گاهی متوجه نشویم که به آثار یک یا چند تا از نویسندگان علاقه بیشتری داریم. اما وقتی به خودمان میآییم میبینیم مدتهاست کتابهای یکی همدم و همراهمان شده. خواندن نوشتههای آنهایی که قلمشان، نگاهشان، سبکشان و کلماتشان را دوست داریم از ما نویسندههای بهتری میسازد چراکه ناگزیر تحت تأثیر آنها قرار میگیریم.
اما گاهی هم مطالعۀ نویسندگانی که دوستشان نداریم میتواند به ما کمک کند.
وقتی درک کنیم که چرا نمیتوانیم بعضی نوشتهها را تا انتها بخوانیم، آنچه دوست نداریم را در نوشتههای خودمان به کار نمیبریم.
کم پیدا میشوند آدمهایی که کتابهایی که دوست ندارند را تا انتها بخوانند.
دانستن اینکه چرا یک نوشته را دوست داریم یا از آن متنفریم سخت است اما قدرتی میدهد که ما را از سایر نویسندگان یک سر و گردن بالاتر میبرد.
سطوح مختلف
بهتر است بدانیم که چه نوع ویرایشی و در چه سطحی میخواهیم انجام دهیم.
با توجه به نوع ویرایش رویکردهای متفاوتی خواهیم داشت.
آیا ویرایش ساختاری و نگارشی میخواهیم؟
فقط غلطهای املایی و نشانهگذاری مهم است؟
سادهنویسی مدنظر ماست؟
یا…
پیشنهاد میکنم اگر میخواهید همۀ این سطوح را روی نوشتۀ خودتان اعمال کنید مرحلهبهمرحله پیش بروید.
واژههای موردعلاقه
همۀ ما به کلمههایی که استفاده میکنیم دلبستگی داریم، به بعضی اما بیشتر.
مثل مادرانی که همۀ بچههایشان را دوست دارند اما مشخصاً بعضی را بیشتر.
استفادۀ بیشازحد از واژههایی که دوستشان داریم یا به هر دلیلی از آنها زیاد استفاده میکنیم از زیبایی متن میکاهد.
اگر میخواهیم خواننده با ما همراهتر باشد و متنی روانتر به او بسپاریم بهتر است به دنبال جایگزینی واژهها باشیم.
حالا اگر دوست دارید نوشته را بسپارید به قلم ویراستار شاید اتفاقات بهتری هم بیفتد.
ممکن است یک سری غلطهای املایی و نگارشی از دستمان در رفته باشد یا اصلاً متوجه نشده باشیم که اشتباهی رخ داده.
یا استعاره و ضربالمثل و آرایهای دیگر را بهکاربردهایم که از نظرمان درست است اما ویراستار آن را منطقی نداند.
یا وقتی خودمان متن را میخوانیم چون در ذهنمان شکلگرفته و جاافتاده متوجه سکتههای آن نشویم اما ویراستار روان و خوانا نبودنش را اصلاح کند.
شاید بهتر باشد حالا که دستی به قلم داریم و روز و شبمان به بازی با کلمات میگذرد به کتابهای درستنویسی و زیبانویسی هم گوشه چشمی داشته باشیم.
کتابهایی که من میخوانم:
غلط ننویسیم-ابوالحسن نجفی-مرکز نشر دانشگاهی
نجفی این کتاب را به شکل لغتنامه و بسیار شیرین و جذاب نوشته. از این کتاب برای پی بردن به اشتباههای رایج املایی و نوشتاری استفاده میکنم.
نکتههای ویرایش-علی صلح جو-نشر مرکز
توی این کتاب تمام نکات ریز ویرایشی ازجمله رسمالخط، واژه، ساختار و… به زبان ساده بیان شده و برای همۀ نویسندهها در هر زمینهای مفید و کارگشاست.
بهتر بنویسیم-رضا بابایی-نشر ادیان
بابایی در این کتاب به زیبانویسی و درستنویسی پرداخته که فکر میکنم قبل از اینکه وارد نکات خیلی تخصصی شویم با خواندن این کتاب ذهنیت خوب و جامعی از ویرایش و بهتر نویسی پیدا خواهیم کرد.
کتاب کار نگارش و انشا-حسن ذوالفقاری-نشر اساطیر
حسن ذوالفقاری در این سری سهجلدی مهارتهای نگارشی را، هرچند کوتاه اما زیبا و روان توضیح داده. بخش جذاب و خواندنی کتاب نمونهها و مثالها و تمرینهایی است که روند آموزش را راحتتر کرده.
غیرازاین که این کتابها را ورق میزنم و مدام به آنها رجوع میکنم به مقالات و سایتهایی که به این موضوع میپردازند هم سر میزنم.
زبان فارسی پویا و فعال است. نمیتوانیم به داشتههای قبلی و آنچه در مدرسه به ما یاد دادهاند اکتفا کنیم. حتی خواندن کتابهای درستنویسی هم کفایت نمیکند. در کنار آنها باید تا میتوانیم بنویسیم و با نثر فارسی درگیر شویم که امکان اعمال و پیدا کردن نکتههایی را که یاد میگیریم، داشته باشیم.
شاید دوست داشته باشید این مطلب را هم بخوانید:
چگونه نوشتههایمان را صیقل بزنیم تا خواندنیتر شوند؟
سلام ..
الان دارم کم کم میفهمم که خیلی سر به هوا پست هام رو مینویسم و باید خیلی بیشتر از این ها روی متنم برگردم و درستش کنم … درمورد واژه های مورد علاقه ، کلمات و استعاره ها یکم حساسیت نشون میدم اما در نهایت به خاطر فقدان توجه به ساختار و… متنم سکته رو میزنه .
ممنون به خاطر خوب بودنتون و کلا بودنتون !
بازم ممنون به خاطر منابعی که معرفی کردید .
موفق باشید..
خوشحالم که اینجا رو میخونی ستاره جان
تو خیلی خوب پیش میری و خوب مینویسی.
نگران نباش. همه چیز به مرور درست میشه
شاد باشی عزیزم
خیلی عالی و جامع بود
ممنون خانم شریفی
سلام
امروز بعد از مدتها به شما سر زدم، تغییر زمینه و محتوای وبلاگ خیلی برام خوشایند بود و در عین حال برای این روزها و کار من بسیار مفید و کاربردی.
از نوشته های زیبا و راهکارهای و پیشنهادهاتون بی نهایت ممنونم
سلام دوست عزیز و قدیمی من
خوشحالم که هنوز بهم سر میزنی و خوشحالتر اینکه نوشتههای من برات مفید بوده.
بازم برام بنویس.
ممنون مطالبتون عالی بود.🌹
با سلام و عرض ادب
بنده چندیدن داستان کوتاه و دل نوشته دارم می خواستم از شما عزیزان درخواست راهنمایی درجهت بررسی نوشته هایم داشته باشید، پیشاپیش از عنایت شما بزرگواران سپاسگزارم.
بسیار کاربردی و عالی زهرای عزیز. ممنونم