آیا نامهنگاری مرده است؟
خواب دیدم.
برایم نوشت: «بیا از این به بعد یک روز در میان برای هم نامه بنویسیم»
برایش نوشتم: «مگر نامه نوشتن برنامهریزی میخواهد؟ آدم هر وقت قلبش به تپش افتاد شروع میکند به نوشتن»
شاید این روزها شاهد غروب نامهها هستیم. دیگر کسی به خودش زحمت نوشتن و ارسال کاغذی پر از کلمه را نمیدهد و ترجیح آدمها این است که توی تلگرام و اینستاگرام چند تا لایک و استیکر برای هم بفرستند.
از چیزی حرف میزنم که تمام زندگی من است.
«نامه»
حالا فکر میکنم که در تمام سالهای زندگی، دوران آموزشی، خانواده یا هر جای دیگری به ما راه و رسم نامه نوشتن را نمیآموزند همانطور که برقراری ارتباط را؛ که نامه هم راهی است برای تقسیم دنیای خودمان با دیگری. امکانی برای حرف زدن و تعامل.
عمر آدمها به سر میآید، دور میشوند و محو اما نامهها میمانند. آنها نمیمیرند. روح آدمها کلمه به کلمه در نامهها زنده است حتی بیشتر از عکسها.
عمویی داشتهام که هیچوقت او را ندیدم. چهل سال پیش جانِ جوانش را به رشتههای برق سپرد و این دنیا را ترک کرد.
تمام تصور من از او وقتی نامش به میان میآید عکسش نیست، واژههای روی کاغذ است. آنچه برای پدر و مادرم نوشته.
به گمانم نامه نوشتن خیلی شخصی است و منحصربهفرد، مثل اثرانگشت.
وقتی برای کسی نامه مینویسیم، حالا نه حتماً کاغذی که از رونق افتاده، توی تلگرام، ایمیل یا هر چیزی که به آن دست مییازیم برای رساندن پیاممان، یعنی تو مهمی، باارزشی و آنقدر عزیزی که میان تمام مشغلههای روزمرهای که مرا از هر کاری بازمیدارد جایی پیداکردهام و برایت نوشتهام.
نامهها چیزی فراتر از کلماتی هستند که روی کاغذ میآیند.
نامهها احساسات، اعتقادات، غم و شادیها، عشق و اشتیاقهایی هستند که هیچوقت نمیمیرند.
شاید دوست داشته باشید این مطلب را هم بخوانید:
چقدر حس نزدیکی با این پستت دارم زهرای عزیز.
گرچه نوشتن و به خصوص نامه به خوبی و شیوایی و رسایی تو در من نیست،اما نامه نوشتن را به قدری دوست دارم که هنوز مینویسم. حتی به خودم. نامه نوشتن به کسانی که برایمان عزیز هستند به خصوص عزیزترانمان از خانواده تا دوستان و به خصوص نامههای عاشقانه (نه لوس و لوده این روزها) که به مخاطب خاص نوشته میشوند.
شاید امروز کمتر کسی همچو تو معنای این را بفهمد که نامه معجزهی نوشتن است، حتی از کتاب برای مخاطبش عزیزتر خواهد بود. بقول خودت جاودانگی نامه زیبا و اثرگذار است و به نظرم که اثرش تا ابد به جا خواهد بود.
به همه پیشنهاد میکنم اگر واقعا نمیتونن حرفی بزنن بنویسن، نامه بنویسن و به دستش برسونن، نه فقط دست مخاطب خاص:) دست همه عزیزانی که شاید خیلی حرفها داریم اما به دلایلی نمیزنیم.
عالی گفتی علیرضای نازنین
نامه همون نوع نوشتنیه که هیچ آداب و ترتیبی نمیخواد و همه میتونن راحت بنویسن و برای من بهترین نوع نوشتنه.
من همیشه برای عزیزان زندگیم نامه مینویسم حتی اگر فاصله ای دوری با من نداشته باشند. البته همین نامه نگاری بود که به دادِ دلتنگی ام برای بهترین دوستم رسید که وقتی هیچ وسیله ای برای ارتباط با من را نداشت، تصمیم گرفتم برایش دست به قلم ببرم. و چه خوشحال شد وقتی نامه ام را دریافت کرد این را وقتی فهمیدم که خودش هم برایم نویسندگی کرد. این روش قدیمی به ایجاد احساسات شیرینی چون لبخند و اشتیاق کمک بزرگی میکند.ممنونم از این که حس شیرین نامه نوشتن را به ذهن مان دعوت میکنید خانوم شریفی
خوشحالم که دوست داشتی میترا جان
نامه نگاری را نمیدانم اما دوستی ها مرده اند آنقدر علاقه و عشق را کسی نیست که تحویل بگیرد…
شاید با نامهنگاری دوستیها دوباره جون بگیرن
متن خیلی زیبایی بود واقعا لذت بردم. ممنونم از متن زیباتون. توی هیاهوی این دنیا نامه خیلی شیرینه. یکسالی میشه با یه نفر قرار گذاشتیم به هم هفته ای یه نامه بزنیم با ایمیل و خیلی لذت بخشه. چون روش فکر میکنیم و توی فضای تلگرام و اینستاگرام نیست که سریع فکر کنیم و سریع نظر بدیم.
با تشکر از مطلب زیبای شما خانم شریفی.
همونطور که گفتین نامه ها با قدرت کلمات اوج میگیرن و همیشگی میشن.شاید معنی درست کلمه زندگی ابدی باشه.