اگر دست به قلم داریم و چیزی مینویسیم چند بار سعی کردهایم کار خودمان را ویرایش کنیم؟
یک نویسنده نیرویی خلاق است که میتواند جهانی زیبا خلق کند.
اما همۀ ما وقتی چیزی خلق میکنیم به آن وصل میشویم...
گاهی فکر میکنم باید به کار نویسندهای که اولین پیشنویس خود را منتشر میکند شک کرد. اغلب نویسندهها برای نوشتهها خود، بهخصوص اگر کتاب، داستان، رمان یا حتی پست وبلاگ باشد زمان صرف میکنند و نسخۀ دوم، سوم یا چهارم آن را در معرض دید قرار میدهند. اما از پیشنویس اولیه تا نسخۀ بعدی چه
وقتی متنهایی را که دوست دارم میخوانم گاهی مینشینم و آنها را با زبان خودم بازنویسی میکنم. یکی از لذتهای من درزمینۀ ویرایش و خواندن و نوشتن همین سروکله زدن با کلماتی است که قبلاً از ذهن دیگری در فضای متفاوتی گذشته. اما گاهی ممکن است برای ویرایش متن خودمان وقت کافی نگذاریم. من هم
گاهی فکر میکنیم وقتی تمام توانمان برای نوشتن جمع شد و قدرتِ گرفتنِ قلم توی دستهایمان را پیدا کردیم، زمانی که اعتمادبهنفسمان بالا رفت و ترسمان از صفحۀ سفید ریخت و اولین پیشنویس شعر، مقاله، پست وبلاگ، داستان، رمان یا هر نوشتۀ دیگری شکل گرفت و کلمهها کنار هم جا خوش کردند دیگر کار تمام