ترسهایت را در آغوش بگیر
دوران نوجوانی من پر از ترس از دست دادن بود. دلهرۀ نبودن آدمهایی که دوستشان داشتم، از خانوادهام گرفته تا دوستانم. آن روزها به خاطر کنترل نکردن این ترسها که البته آگاهی کافی هم نداشتم از بودنشان، آسیبهای زیادی دیدهام به خصوص در روابط دوستانهام.
بعد از طی آن روزها، ترس از آیندۀ مبهمی که برای ساختنش هیچ تلاشی نمیکردم وجود مرا فراگرفت و بهتبع آن دست به کارهایی زدم که نتایج خوبی نداشت.
ترسها همیشه با آدم هستند، فقط جنس آنها بهمرورزمان تغییر میکند.
این روزها به ترسهای ۱۸ سالگیام میخندم و از ترسهای جدیدم میترسم.
خیلی وقتها اجازه دادهام دلهرهها آشوب شوند در دلم و مرا از پا بیندازند. رشتۀ افکارم را قیچی کنند و توان حرکتم را بگیرند. سایۀ تاریکی شوند روی زندگیام و افق دیدم را ببندند.
طول کشید تا بدانم برای رهایی از آنها نه باید مقاومت کنم و نه پنجه در پنجه بجنگم برای محو کردنشان.
تنها راه این بود که خودم را به درون آنها بیفکنم.*
یکی از چیزهایی که موجب درجا زدنم میشد همیشه و هنوز هم با آن درگیرم ترس از شروع کردن است.
طوری دور میشوم از نقطۀ شروع که انگار ترکِش میپراکند به سمتم. اما وقتی دل به دریا میزنم به آنی تمام آنچه در ذهن داشتهام رنگ میبازد و شوق ادامه دادن است که نمیگذارد دیگر بترسم.
چند سال اخیر با ترسهایم رفاقت بیشتری دارم و بهجای راندن آنها کنارشان گام برمیدارم و میبینم نهتنها مرا بازنمیدارند که حتی باعث رشد من هم میشوند.
اینطوری ترسهایم را بیشتر دوست دارم.
*هرگاه از چیزی میترسی خود را در آن بیفکن که گاهی ترسیدن از آن چیز مهمتر از واقعیت خارجی است(حکمت ۱۷۵ نهجالبلاغه)
سلام
ترس یکی از احساسات انسانیست. از دو منظر میشه به ترس پرداخت. ترسی که مخل پیشرفت است و به ما این اجازه رو نمیده تا از ظرفیت های وجودیمون استفاده کنیم و شجاعت در این مقوله میتونه راه گشا باشه.
ترسی که به ما کمک میکنه تا از حماقت جلوگیری کنیم و از دلایل حفظ گونه ی بشریست.
با این حال بر اساس نظریه فروید بعضی از ترس های ما میتونه ریشه در کودکی داشته باشه.
استعاره های بسیار جالبی در نوشتتون دیدم.
موفق باشید
سلام
فکر میکنم ترسها از هر نوعی، میتونن کمککننده باشند. مهم نگاه ما به اونهاست.
ممنون از همراهیت
من هم در طول دوران زندگی ام ترس های زیادی را تجربه کرده ام اما تنها چیزی که به آن پی بردم اینست که چیزی که ما از مسائل در ذهن خود می سازیم بسیار بزرگتر،ترسناک تر و مهیب تر از چیزی ست که در واقعیت وجود دارد بنابراین بهترین راه حل همان به ناگهانی خود را به درون گود انداختن و مواجه شدن با آنهاست