۲ شهریور ۱۳۹۶
برای شاهین کلانتری، مرد کلمهها
یک هفته از همایش متمم گذشته و تقریباً تب و تاب آن خوابیده است. امروز بعد از گذشت این روزها و دیدن بازخوردها تصمیم گرفتم چند خطی برای شاهین بنویسم که عاشق کلمههاست. کلمهها و عددها.
علاقۀ او به واژهها آدم را سر ذوق میآورد. گاهی وقتی حرف میزند میبینم از دهانش و گوشهایش خروارخروار کلمه بیرون میریزد. صدایش پر از حروف است. بعضی وقتها شبیه “شب یک شب دو” میشود، شبیه “شگفتانگیز” شبیه “باران، داستان، آبی “، شبیه “شعر و عشق و کتاب”.
برای شاهین که رفیقترین است خیلی خوشحالم. مردی است که در آینده اسم او را زیاد خواهید شنید.
۲ نظر
سلام دختر زیبای غزلها
دوشیزهی شهر عشق ….
شاهین کلانتری یکی از آدمهاییه که اگر باهاش آشنا نمی شدم قطعا زندگیم این رنگی رو که امروز داره رو نداشت
اون برام یه آدم الهام بخشه 🙂
مطمئنم اگر اصفهان بود و یهش دسترسی داشتم هرگز رهاش نمیکردم
مثلا یک روز صبح زود حلیم میخریدم و میرفتم دفترش و حین خوردن صبحانه ازش میخواستم کمی بران درمورد نوشتن و کارتونیست بودن و این چیزا بگه
الانشم وبلاگش وبلاگیه که تقریبا هروقت به اینترنت وصل میشم یه نوک پا اونجا میرم
سلام زینب جان.
هلیم خیلی خوب بود