یک راه یادگیری ویرایش برای نویسندهها
وقتی مدرسه میرفتم برگۀ امتحانی را که تحویل میگرفتم اگر اشتباهی داشتم برمیگشتم و به جوابی که نوشته بودم با آنچه صحیح بود دوباره نگاه میکردم و اینطوری مطلب موردنظر تا همیشه در ذهنم میماند.
یعنی همان یادگیری از اشتباهات.
کاری که اغلب ما انجام میدادهایم حتماً.
حالا میتوانیم همین روند را در مسیر نوشتن پی بگیریم.
اگر نویسندهایم و گاهی نوشتههایمان را به دست قاتل کلمات میدهیم بعدازاینکه متن سلاخی شده را تحویل گرفتیم با نوشتۀ اولیه مقایسه کنیم.
ببینیم کجاها حذف شده. چه چیزهایی تغییر پیدا کرده. چه کلماتی بیمعنی بوده و جای آنها خالی است. کدام واژهها به قامت متن نمیچسبیدهاند و حالا دیگر دیده نمیشوند.
اینطوری چه بخواهیم چه نخواهیم آنجایی که اشتباه نوشتهایم یا لنگ میزده و ریتم متن را به هم میریخته توی ذهنمان میماند و برای نوشتن متنهای بعدی ناخودآگاه کاری که ویراستار با کلماتمان کرد را به خاطر میآوریم و دیگر مرتکب اشتباه نمیشویم.
مثل املای کودکی که وقتی میخواستیم کلمهای را غلط بنویسیم یاد خط قرمزی میافتادیم که معلم زیر آن کشیده بود.
شاید دوست داشته باشید این مطالب را هم بخوانید: