چرا نویسندگان به ویراستار نیاز دارند؟
نوشتن مانند بالا رفتن از کوه است.
وقتی از کورهراهها عبور میکنیم و سنگ و صخرهها را پشت سر میگذاریم؛ وقتی از درههای عمیق به سلامتی میگذریم و به قله میرسیم، پرچم را میکوبیم و یک نفس راحت میکشیم.
خیال میکنیم کارمان تمام شده اما اینجا تازه آغاز کار ماست.
زمانی که از کوه بالا میرویم تمام تمرکز ما روی این است که زودتر به قله برسیم اما در راه برگشت است که جزئیات مسیر را میبینیم. دقت میکنیم به سنگها و علفها، به بالا و پایینها و شکافها و سنگلاخها.
اینجا همان مرحلۀ بازنویسی و ویرایش است که نیاز به آرامش و فکر آرامتری دارد.
اما گاهی نویسنده وقتی بالای به بالای کوه میرسد آنقدر شوقوذوق دارد و قطرهقطره عرقهایی را که ریخته میشمارد که به برگشت فکر نمیکند.
مدام دلیل میتراشد برای اینکه بگوید نوشتهاش نیازی به ویرایش ندارد.
دوست ندارم نوشتهام ویرایش شود
«من روی نوشتهام ماهها کار کردهام، خون من در صفحه جریان دارد، کلمهها تکتک و با زحمت زیاد متولد شدهاند و ویراستاری نمیتواند این را درک کند…»
وقتی با خودمان صادق باشیم متوجه میشویم که ویراستار معلم کلاس اول ما نیست که زیر غلطها خط قرمز بکشد و نیم نمره از هر کدام کم کند.
ویراستار پلی است بین خواننده و نویسنده که یک ارتباط معقول و منطقی بین آنها ایجاد میکند.
خیلی وقتها نویسندهها به ویراستارها اعتراض داشتهاند برای تغییراتی که در متن اعمال کرده بودند؛ اما مهمتر از هر چیزی نقطهای است که نویسنده خودش را توسعهدهندۀ محصول میداند.
نویسنده و ویراستار یک تیم هستند برای تولید بهترین محصول ممکن. طوری که مخاطب با آغوش باز پذیرای آن باشد.
ویراستار دوست نویسنده و در کنار اوست نه نقطۀ مقابلش.
اگر فکر میکنید مادر یک مقاله هستید و آن را متولد کردهاید کمک گرفتن از ویراستار بهمثابۀ بردن فرزندتان به مدرسه است.
خودم ویرایش میکنم
اینکه خود نویسنده باید ویرایش متن را بلد باشد کاملاً ضروری است.
ما میتوانیم بر اساس کتابهایی که خواندهایم، بر مبنای بازخوردی که از دیگر نویسندگان میگیریم، یا با توجه به آنچه در مدرسه یاد گرفتهایم نسخۀ اولیۀ نوشتهمان را ویرایش کنیم.
معمولاً این کار را بعد از چند هفته دوری از متن انجام میدهیم.
این کار مطمئناً یکی از سازندهترین کارهایی است که باید حتماً به آن توجه کنیم.
اما درنهایت نیاز است که از یک ویراستار کمک بگیریم.
یک نگاه بیرونی میتواند آنچه را از نگاه ما پنهان مانده آشکار کند و شکافهایی را که ندیدهایم پر کند.
لزوم بررسی متن توسط یک ویراستار در متنهایی که قرار است منتشر شوند بیشتر است چراکه اینجا نفر سومی هم به نام مخاطب وجود دارد که باید مفهوم را دقیق و درست دریافت کند.
نوشتۀ من کامل است
اینکه برای نوشتههایمان وقت میگذاریم تا کامل و بینقص باشند واضح است. باید هم همینطور باشد.
اما بهعنوان یک انسان، بهخصوص در کارهای بزرگ همیشه امکان اشتباه وجود دارد.
مگر نه اینکه ممکن است در راه بالا رفتن از کوه گم شویم؟ یا به بیراهه برویم؟
هیچ نوشتهای نمیتواند کامل باشد.
ویراستار هم از این قاعده مستثنا نیست و او هم میتواند دچار خطا و اشتباه شود.
استاندارد کار ویراستاران حدود ۹۰ درصد است و اگر ویراستار بتواند نیمی از این درصد خطاها را از بین ببرد یعنی کار خودش را خوب و درست انجام داده.
یعنی چه؟
یعنی اگر نوشتهای را به ۱۰ خطا به او تحویل دادیم و ۹ تای آن را اصلاح کرد و متن را با یک خطا برگرداند کارش موردقبول است.
پس در همین مقیاس میتوانیم انتظار داشته باشیم نوشتهای را که به ویراستار میدهیم تمیز و درست و زیبا شود.
ویراستار به کلمات نظم میدهد و متن را منسجم میکند.
نمیتوانم برای ویرایش هزینه کنم
شاید نوشتهای که ویرایش نشده و با خطاهای فراوان گرامری و املایی منتشر میشود هزینۀ بیشتری را به ما تحمیل کند.
بهتر است مهارتهای خودمان را بررسی کنیم و ببینیم واگذاری کدامیک از کارها در مسیر انتشار نوشته یا کتاب به دیگران بهصرفهتر و اقتصادیتر است.
وقت ما ارزش زیادی دارد و باید برای بهتر استفاده کردن از آن بهترین تصمیم را بگیریم.
خیلی وقتها اشتباهات پیامدهای مالی بیشتری دارند.
ویراستاران نوشتهها را برای بهتر شدن بررسی میکنند.
میتوان با استخدام یا کمک گرفتن از یک ویراستار کار سخت و انرژیبرِ ویرایش را به او سپرد و روی بازاریابی نوشتهها، بهینهسازی وبسایت یا شروع کتاب بعدی تمرکز کرد.
این صرفهجویی در زمان را تنها با حضور یک ویراستار میتوان حس کرد.
این فقط یک متن در فضای آنلاین است
وقتی نوشتههایم را در اینترنت و شبکههای اجتماعی منتشر میکنم و هر وقت که بخواهم میتوانم به آنها برگردم و دوباره ویرایش کنم.
بله. درست است اما علاوه بر اینکه هر باز بازنویسی و ویرایش و آپلود مطلب زمان زیادی میگیرد، انتشار یک متن با حداقل اشتباه احترام به مخاطب است.
شاید دوست داشته باشید این مطلب را هم بخوانید:
سلام
چطور می شه با نظم دادن به کلمات متن رو منسجم کرد. منظور از منسجم بودن متن رو نمی دونم
انسجام متن یعنی از ابتدا تا انتهای اون هول یک ایدۀ محوری بچرخه و موضوعی واحد داشته باشه.
علاوه بر این همۀ پاراگرافها به هم مرتبط باشن و فاصلهای مشهود نباشه.
سلام خانم شریفی شما خودتون هم ویراستاری انجام میدین ؟
سلام. بله انجام میدم.