مناظره چه کمکی به ما می‌کند؟

محتسب مستی به ره دید و گریبانش گرفت

مست گفت ای دوست این پیراهن است افسار نیست… (+)

بیت اول شعری از پروین اعتصامی که برای همۀ ما آشناست چراکه دوران مدرسه آن را حفظ کرده و بارها سر کلاس با صدای بلند خوانده‌ایم.

بعدها رسیدیم به گفتم غم تو دارم…

به کجا چنین شتابان…

شعرهایی که گفتگوی دو شخص یا دو شیء را نشان می‌دهند و مخاطب را تا پایان با خود همراه می‌کنند؛ اما چه چیزی باعث جذابیت این نوع شعرها می‌شود؟

من فکر می‌کنم چون ما ناظر مناظره هستیم و گفتگوی دو نفر دیگر را می‌بینیم علاقه‌مندیم تا بدانیم در انتها چه اتفاقی می‌افتد.

در این نوع شعرها معمولاً راوی وجود ندارد یا نقش آن خیلی کمرنگ است. گفتگو میان دو نفر یا دو شیء یا حیوان و عناصر طبیعی رخ می‌دهد و هرکدام با دیدگاه متفاوت یا بهتر است بگوییم مخالف راجع به یک موضوع به بحث می‌پردازند تا به نتیجه‌ای مشخص برسند؛ یعنی درواقع یکی برتری خودش را به دیگری اثبات کند.

مزیت آن نسبت به شعرهای دیگر هم همین است که در یک شعر واحد دو یا چند نگاه مختلف وجود دارد که می‌تواند ذهن ما را به چالش بکشد. موافقت یا مخالفت با هرکدام و یا نتیجۀ نهایی و پیدا کردن مصداق آن در محیط اطرافمان می‌تواند هیجان‌انگیز باشد.

در گفتگوها سختی و پیچشی وجود ندارد. به همین دلیل راحت‌تر با آن ارتباط برقرار می‌کنیم.

اما سخنانی که بین دو طرف ردوبدل می‌شود ساده نیستند و بحث‌برانگیزند. طوری که مخاطب مشتاق است بداند چطور همه‌چیز حل می‌شود یا قصه کجا به پایان می‌رسد. گاهی هم نفر سومی در بحث مداخله می‌کند و آن را به سرانجام می‌رساند.

هدف شاعر از این کار چیست؟

یک گفتگو به کجا ختم می‌شود؟

معمولاً در پایان مباحثۀ دو عنصر که هرکدام مظهر یک نوع تفکر هستند نتیجه‌ای اخلاقی، اجتماعی، یا هنرمندانه حاصل می‌شود.

طرفین هرکدام صدای خاص خودشان را دارند و باید قابل‌تشخیص باشند که کدام‌یک در مورد چه موضوعی با چه لحن و بیانی حرف می‌زنند.

گفتم که خطا کردی و تدبیر نه این بود

گفتا چه توان کرد که تقدیر چنین بود

گفتم که بسی خط خطا بر تو کشیدند

گفتا همه آن بود که بر لوح جبین بود

در این شعر حافظ مشخص نیست گفتگو دقیقاً بین چه کسانی و با چه ویژگی‌هایی صورت می‌گیرد؛ یعنی مثل شعر پروین نیست که می‌دانیم یک محتسب دارد با مست حرف می‌زند و تکلیف کار و شخصیت آن‌ها از ابتدا مشخص است اما می‌توان طوری هم پیش رفت که در خلال شعر مخاطب شخصیت‌ها را از هم تفکیک کرده و متوجه ویژگی‌های آن‌ها شود.

اگرچه مناظره را بیشتر در شعر به کار می‌برند اما نمی‌توان از مناظره‌های زیبای سعدی شیرازی به‌ویژه مناظرۀ سعدی با مدعی غافل شد.

می‌توانیم برای اینکه برخی از مسائل را برای خودمان جا بیندازیم و راحت‌تر آن‌ها را تحلیل کنیم در نوشته‌های خودمان از مناظره استفاده کنیم. حالا حتماً هم نباید شعر بگوییم آن هم وزین و درست‌ودرمان. در همین نوشته‌های روزانه‌مان گفتگویی ایجاد کنیم بین دو نفر برای رفع درگیری‌ها و تناقض‌هایی که در وجودمان ته‌نشین شده‌اند یا حل کردنشان تاکنون مشکل بوده است. بر مسند قاضی تکیه بزنیم و به مباحثۀ دو نفر گوش فرا دهیم و درنهایت نتیجه‌گیری کنیم.

 

کانال تلگرام چگونه شاعر شویم؟

۲ نظر

نظر خود را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *