دوستانِ نامه‌نویس

زیاد فیلم نمی‌بینم. البته اگر فیلم یا انیمیشنی از طرف دوستان کاربلد توصیه شود حتما خواهم دید.

انیمیشن مِری و مَکس هم از همان دسته است که سه بار آن را دیده‌ام. بار اول برایم خیلی جذاب بود چون علاقۀ عجیبی به نامه نوشتن دارم.

داستان دخترکی تنها که سوال‌های کودکانه‌اش او را به سمت نامه‌نگاری می‌کشاند. نوشتن برای شخصی به نام مکس که او را نه دیده و نه می‌شناسد در قاره‌ای دیگر.

مری در استرالیا و مکس در نیویورک زندگی می‌کنند.

اولین نامۀ مری  به ۱۸ سال دوستی منجر می‌شود. دوستان نامه‌نویسی که هیچ‌گاه یکدیگر را ندیدند.

در خلال فیلم به مسائلی چون تنهایی، اختلالات عصبی، سندرم آسپرگر و… پرداخته می‌شود.

مری و مکس را آدام الویت ساخته و در سال ۲۰۰۹ منتشر شده است.

بخش‌هایی از دیالوگ‌های قابل تامل فیلم را برایتان نقل می کنم:

  • من توی یه خانوادۀ یهودی به دنیا اومدم و قبلاً به خدا اعتقاد داشتم اما از وقتی که کتاب‌های زیادی خوندم  بهم ثابت شده که خدا ساختۀ تصورات منه. مردم به خدا اعتقاد دارن چون سوال‌های پیچیده‌اشون جواب داده میشه. مثلاً اینکه جهان چطوری شکل گرفته؟ آیا کرم‌ها به بهشت میرن؟ و اینکه چرا پیرزن‌ها موهاشون آبیه؟
  • انسان‌ها در طول تاریخ بی‌منطق بودن. چرا وقتی بچه‌های گرسنه توی هند زندگی می‌کنند مردم غذاهاشون رو می‌ندازن دور؟ چرا وقتی به اکسیژن نیاز هست درختا رو قطع می‎کنن؟ واینکه چرا جدول زمان بندی اتوبوس‌ها رو درست کردن وقتی هیچ کدومشون سر وقت نمیان؟
  • ما خودمون نیستیم که عیب و نقص رو انتخاب می‌کنیم. اونا بخشی از وجود ما هستن و باید باهاشون کنار بیایم. اگرچه دوستامون رو می‌تونیم انتخاب کنیم.
  • زندگی هر کس مثل یک راه بی‌انتهاست. بعضی‌هاشون صاف و آسفالت شده هستن و بعضی دیگه مثل مال من پر از شکاف و پوست موز و ته سیگارن.
  • ای کاش یه معادلۀ ریاضی برای عشق وجود داشت.
  • درباره خندیدن نگران نباش. دهن من تا حالا لبخند به خودش ندیده. اما به این معنی نیست که توی ذهنم لبخند نمی‌زنم.

 

 

۲ نظر

نظر خود را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *