چگونه جهانبینی خودمان را گسترش دهیم؟
جهانبینی مجموعهای از باورها و ارزشها و نگرشهایی است که روی افکار و احساسات و فعالیتهای ما اثر میگذارد؛ اما آیا جهانبینی انعطافپذیر و قابلتغییر است؟
کودکی و نوجوانی من در شهری کوچک گذشت که در آن همه یکجور روزگار میگذراندند. هدف، باور، لهجه و سبک زندگی شبیه هم بود.
کتابهایی که میخواندم و فعالیتهایی که انجام میدادم گرچه نسبت به همسن و سالهایم بیشتر و متنوعتر بود اما بهمرور تکراری شد. میتوانم بگویم در آن دوران جهانبینی محدودی داشتم.
ادامه تحصیل در شهر دیگر به من این شانس را داد که با آدابورسوم و فرهنگهای دیگر آشنا شوم و تا حدودی جهانبینیام گسترده شود البته رشتۀ اقتصاد هم در این راه به من کمک زیادی کرد.
برای گسترش جهانبینی راههای زیادی پیشنهاد میدهند که یکی از آنها سفر است. حرف زدن و آشنا شدن با آدمهایی که غذا خوردنشان، تفریحاتشان و گاهی لهجه و گویششان با ما فرق دارد.
من اهل سفر نیستم. (+)
امروز که میان کتابهای قدیمیام پرسه میزدم به این نتیجه رسیدم که کتابها جهان تازهای به من بخشیدهاند. تکرار و ملال در آنها وجود ندارد و میتوان هر بار نگاهی تازه به آنها داشت و دنیایی جدید ساخت.
افراد دیدگاهها، نظریهها، احساسات، آنچه آموختهاند، آنچه میخواهند یاد بدهند، تجربیاتشان از زندگی، سفرها و شغل و… را مینویسند و با ابزاری به نام کتاب در اختیار ما میگذارند.
اینجاست که میتوانیم با مطالعه قدم در هزاران دنیای متفاوت بگذاریم.
برای تغییر یا گسترش جهانبینی نیاز داریم فراتر از چیزی که هست فکر کنیم، تلاش کنیم و قانع نباشیم. باید از محل امن خودمان خارج شویم و نگاهمان را پرواز دهیم به سمت جهان ناشناخته.
اگر میخواهیم کتابی را برای گسترش جهانبینی خودمان انتخاب کنیم ابتدا باید بپرسیم: «کدام جهان؟»
و بعد برای پاسخ به این سؤال مسیر مطالعهمان را مشخص کنیم یا حتی از مسیری که میرویم خارج شویم و راه جدیدی بسازیم.
شما برای تغییر جهانبینی خود چه راهی را انتخاب کردهاید؟
درست می گویی زهراجان، تو اهل سفر نیستی ! تورا با سفر کردن چه کار؟! وقتی می توانی هر لحظه با اشعار، کتابهایی که میخوانی و نوشته هایت طی الارض کنی ! هرزمان بخواهی می توانی به سرزمین دلخواهت،که در ذهنت قصد کرده ای عزم سفر کنی.و چه خوب گفته ای: برای گسترش جهان بینی باید از خود بپرسیم «کدام جهان؟». همانند زمانی که می خواهیم به سفر برویم از قبل مقصد و مقصودمان را مشخص می کنیم و بعد راهی می شویم.از مطلبی که نوشته ای سپاسگزارم. و با توجه به آن امیدوارم سفرهمه آدم های از جنس تو ومن بی خطر باشد.
سلام سارای نازنین
چقدر خوب توصیف کردی. شاید همین دلایل کافی باشه برای اینکه میلی به سفر کردن ندارم.
ممنون که اینجا همسفر من هستی