۳ تفاوت ترانه با شعر
امروز که موقع پیادهروی به موسیقیهای مختلف گوش میدادم این سؤال همیشگیِ تفاوت ترانه با شعر در ذهنم مرور شد. با شنیدن بیشتر آهنگها سعی کردم به آنها دقت کنم تا به پاسخی روشن، حداقل برای خودم برسم.
در ابتدا به نظر نمیرسد که شعر و ترانه تفاوت خاصی باهم داشته باشند. گاهی هم ترانهها از دل اشعار بیرون کشیده میشوند.
ترانه مانند شعر یک گونۀ ادبی بسیار پرمخاطب و ارزشمند است اما تفاوتهای ظریفی با شعر دارد.
۱
نوع انتقال پیام به مخاطب یکی از مواردی است که ترانه و شعر را از هم جدا میکند. در ترانه پیام به صورت مستقیم و بدون دشواریهای زبانی و پیچیدگیهایی که در شعر وجود دارد منتقل میشود و اصل و اساس آن هم باید همین باشد چراکه مخاطب زمانی برای تفکر و تحلیل هر بیت یا مصرع ندارد و گاهی حتی فقط برای لذت بردن گوش به آن میسپارد. درحالیکه در شعر چنین نیست و شاعر معمولاً از آرایهها و صنایع ادبی برای انتقال غیرمستقیم پیام و مفهوم اصلی بهره میگیرد. به همین دلیل ممکن است هر بار که شعری را در زمانهای مختلف میخوانیم برداشتهای متفاوتی داشته باشیم.
هرچند معنا و مفهوم برخی ترانهها ممکن است عمیق و مبهم باشد اما اکثر آنها روشن و شفاف بیانشدهاند.
۲
ترانهها ارتباط خیلی زیادی به موسیقی دارند و گاهی حتی ابتدا موسیقی و ملودی ساخته میشود و بر اساس آن ترانه سروده میشود؛ یعنی ترانه طراحی شده برای شنیدن اما شعر سروده میشود برای خواندن. یک شعر خوب باید به قوانین شعری مثل قافیه، وزن، عروض، انسجام، خیالانگیزی و… حتماً پایبند باشد درحالیکه چنین مواردی برای ترانه الزامی نیست. درواقع به قول افشین یداللهی: «چیزی که ابتدابهساکن ترانه نام میگیرد آن است که با شنیدنش هر موزیسینی احساس کند که این نوع شعر ظرفیت پذیرش موسیقی را دارد» که این در مورد بعضی اشعار هم صادق است و میبینیم که در موسیقی سنتی از غزلیات سعدی و حافظ و مولانا استفاده میشود اما مثل ترانهها عمومیت ندارند.
در بعضی ترانهها ممکن است اگر متن ترانه را بدون آهنگ بخوانید خیلی پَرت و بیمعنی باشد. برای مثال بخشی از آهنگی که امروز از محسن چاووشی شنیدم: «شبانههای لبهایم/لبانههای شبهایت» که هیچ معنا و مفهومی با شنیدن این دو خط چه مستقیم و یا غیرمستقیم برایم تداعی نشد. البته من بعد از سه بار شنیدن به این موضوع دقت کردم؛ بنابراین میتوان گفت شنونده خیلی در متن ترانه عمیق نمیشود و چیزی که ابتدا او را جذب میکند ریتم و ملودی است.
۳
متن ترانه معمولاً از شعر کوتاهتر است و بیشتر تکرار میشود. چراکه باید در چند دقیقۀ محدود بگنجد و شنونده را خسته نکند. بااینکه ترانه زیرمجموعۀ شعر است اما خود یک سبک مستقل محسوب میشود و میتواند احساسات و اندیشههای اجتماعی را به بیان ساده بازگو کند. به همین دلیل زبان آن محاوره و مردمی است. اینجا میتوان گفت ترانهسرایی از شعر گفتن سختتر است.
متأسفانه متن ترانهها هر چه میگذرد رو به ابتذال میرود.
«رها شدن از این قفس، گذشته از ماهی پیر/اگه میخوای کاری کنی، دست جوونارو بگیر» این بیت ازفریدون فروغی کجا و «نه به باره نه به داره هنوز هیچی نشده/ چرا ترمزت بریده کجا با این عجله» کجا!
اگر میخواهید ترانهسرای موفقی باشید بهتر است تا میتوانید شعر خوب بخوانید.
خیلی ممنون
??
توفهمیدن تفاوتشون کمکم کرد??
در مورد ۳ چرا سخت تر هست؟ با چه منطقی به زبان محاوره گفتن یا لزوما کوتاه گفتن سخت تر هست؟ این شعر از فرهاد مربوط به کدوم ترانه هست؟ در مورد ترانه چاووشی به نظر من هم بی معنی میاد ولی شاید منظور شب هایی که لب میگیرم و لبهایی که شب میگیرم باشه . به هر صورت الکن و بی معنی هست .
سلام نریمان عزیز
یکی از دلایل سختتر بودنش این میتونه باشه که شاعر خیلی دستش بازه برای انتخاب کلمه، استفاده از آرایههای ادبی و اینکه هر جا مشکل وزن و قافیه ایجاد شد میتونه ارکان جمله رو جابهجا کنه. ترانه چون شنیده میشه و مخاطب اون عموم مردم هستن با هر نوع فعالیت و دغدغه این اتفاقات براش نمیفته.
شعر رو اشتباه به نام فرهاد نوشتم، مربوطه به فریدون فروغی که تصحیح شد.
ممنونم از کامنت خوبت.
به نظر من در ابتذال هیچ موفقیتی نخواهد بود به ظاهر تا یه مدت ابتذال زیر آهنگ و موسیقی گم باشه بالاخره یه روز میرسه که در اون ناکامی عایدشون خواهد شد و درست هم فرمودید که در هر صورت الکن و بی معنی هست
در بیشتر ترانه ها چیزی به نام محتوای عمیق و گاهی حتی سطحی وجود ندارد و عموما برای برانگیختگی احساسات قشر جوان ساخته میشوند که پایبند به هیچ اصولی چه از لحاظ آرایه های ادبی قافیه وزن ردیف نیستند و عمدتا نوعی دهن کجی به کلیه قوانین شعری محسوب میشن و حرفی برای گفتن ندارند و گاهی در این ترانه ها از کلماتی استفاده میشود که ثابت میکند اون به اصطلاح ترانه ساز هیچ بویی از قوانین ادبی نبرده و مسئولین باید جلوی این رویه صرفا سودجویانه رو بگیرند تا بیشتر از این به ساختارشعرو ادب کشور لطمه وارد نشود
سلام . خیلی ممنون واسه نوشته های خوب تون الان واسه دومین بار یا سومین باره می خونم منم ی چند وقتی هست شعر می گم الان ۱۶ سالمه و تقریبا یک سالی هست شعر می گم اکثرا بصورت ترانه است اما هنوز وزن و عروض رو دقیقا یاد نگرفتم و می خواستم بدونم تو ترانه سرایی قالب شعری مهمه یا نه .
سلام
قطعا ترانه هم به وزن و آهنگ نیاز داره. قواعد خودشو داره.
سلام
ضمن تشکر بابت پست مفیدتون
ترانه ای که به فریدون فروغی نسبت دادید رو من تا حالا نشنیدم
سلام و عرض ادب من میخواستم این مطلب رو با اجازتون کپی کنم …لطفا اگه دوس ندارید این اتفاق بیفته جوابم رو بدید.با تشکر از شما
سلام ترانه جان. با ذکر منبع چرا که نه.
بسیار عالی و مختصر
تشکر از خانم شریفی