اگر ویراستار هستید بخوانید
ارتباط نویسنده و ویراستار خیلی جالب و شاید هم عجیب است.
ممکن است نویسنده ویراستار را آدمی خیلی خشک و بدون ذوق بداند که قلمبهدست در کمین یک غلط املایی یا انشایی نشسته، کاری که خودشان هم اگر وقت داشته باشند میتوانند انجام دهند.
ویراستاران هم نویسنده را آدمی خوشذوق اما مغرور میپندارند.
ولی درنهایت هر دو یک هدف مشترک دارند: خدمت به خواننده.
نکتهای که قبل از شروع ویرایش کار جدید به آن دقت کردم را دوست دارم اینجا بنویسم.
کاری که قبلاً هم انجام میدادم اما اهمیت آن امروز برایم آشکار شد.
قبل از اعمال هر تغییری در نوشته آن را یک بار از اول تا آخر، کامل میخوانم.
نکاتی که فکر میکنم باید تغییر کند را رنگی میکنم و روی آن یک کامنت میگذارم که چرا این قسمت را جدا کردهام.
مثلاً اشتباه نگارشی دارد یا کلمهای در آن نامناسب است یا اینکه جملهبندی آن باید درست شود و چیزهایی ازایندست.
بعد با فاصله به متن برمیگردم و ویرایش را شروع میکنم.
اینطوری به فضای کلی نوشته اشراف دارم.
میدانم که نویسنده میخواسته از کجا به کجا برسد و چه هدفی دارد.
در چه مواردی باید با او مشورت کنم و برای کدام تغییرات نیازی به اجازه ندارم.
اما درهرصورت ویراستار باید انعطافپذیر باشد و در یک قالب محدود نماند.
همیشه برای هر قاعدهای استثنا وجود دارد.
گاهی اوقات حتی شکستن قوانین، نوشته را درخشانتر میکند.
هدف هر ترکیب نویسنده و ویراستاری ارائۀ بهترین کار ممکن است و این تنها با رابطهای دوستانه میسر است.
وقتی یک بار قبل از اینکه ویرایش را شروع کنیم متن را کامل بخوانیم این اتفاق زودتر و بهتر میافتد.
ممنون خانم شریفی برای قدم اول نکات مفید و سودمند نوشتید. منم همین کار را انجام می دهم هر جا اشکال داشتم اگه اجازه بدید راهنمایی بگیرم.راستی طریق تماس با اون طراح را برام نفرستادن.
سلام
براتون میفرستم حتما
درود زهرای عزیز .
چه خوب که هدفدار ، در زمینه هایی چون استعاره یا تشبیه و همچنین« ویراستن »کند و کاو می کنی.
همانطور که گفتی ویرایش و پیرایش متن، ادامه ی نوشتن هستند و کارهایی نیستند که جدا و یا در ذهن خیلی ها تزئینی باشند(هرچند به یک معنا تزیین هم هستند و چرا تزیین کار فرعی باشد؟!).
در مورد تضاد نویسنده و ویراستار، فکر کنم مشکل از جایی ست که خلّاقه بودن نوشتن، این توهم را در ذهن نویسنده می آورد که خلاقیت باید دست نخورده و خام باقی بماند. در حالی که نوشتن هم تجربه است و مثل هر تجربه ی انسانی دیگر نیاز به بررسی و رفع عیب به وسیله ی اهل فن دارد.
دلیل دیگر، توهم بلد بودن زبان مادری ست.
از خودم مثال می زنم: برای نوشتن انشاء(essay) در زبان انگلیسی و با دانستن اینکه نه در لغت و نه در دستور زبان وارد نیستم، هر بار که چیزی می نویسم نیاز دارم تا یک اهل فن آنرا برایم تصحیح کند. بعدا و به تدریج فهمیدم حتا خود انگلیسی زبان ها هم در نوشتن مشکل دارند و باید نوشته هاشان تصحیح شود.
همین نکته ساده حواسم را به نوشتن در فارسی جمع کرد که به ویراستاری در فارسی نوشتاری نیاز داریم. چون هم آنچنان لغت نمی دانیم و هم دستور زبان نوشتاری را.
توحید عزیز
سلام
باز هم با یک کامنت خیلی خوب و پربار دیگه پست من رو کامل کردی
در مورد تزئین باهات موافقم. نوشته یک نوع تزیین هنرمندانه میخواد که بر عهدۀ ویراستاره.
ممنونم که تجربۀ خوب خودت رو به اشتراک گذاشتی.