شما با نوشته‌های خود چه می‌کنید؟

شب دفاع پایان‌نامه‌ام یک بیت شعر توی ذهنم وول می‌خورد. هر چه می‌کردم نمی‌توانستم ادامه بدهم. کلافه و بی‌قرار از اینکه شعری ناقص در سر دارم شروع کردم به اتو کردن لباس‌هایی که روز بعد قرار بود بپوشم اما نمی‌شد هنوز دو آستین مانتویم مانده بود که تصمیم گرفتم یادداشت‌هایم را مرور کنم. دو سه‌صفحه‌ای که رد شد چشمم خورد به چند بیت پراکنده که انگار همان روزهای جمع کردن عدد و رقم گوشۀ کاغذ نوشته بودم.

با خواندن همان چند کلمه ذهنم شکوفا شد.

تنها بیتی که توی سرم می‌چرخید تبدیل شد به یک غزل. صبح زود هم بیدار شدم و ویرایش کردم و بعد از دفاع پرماجرایی که داشتم برای حضار در جلسه خواندم.

برای همۀ ما پیش آمده که نوشتن متنی را شروع می‌کنیم اما به هزار و یک دلیل ادامه نمی‌دهیم. یا به نظرمان خوب پیش نمی‌رود یا موضوع را دوست نداریم یا شاید هم ذهنمان مسدود می‌شود.

این‌طور مواقع چه‌کار می‌کنید؟

اغلب یا خط‌خطی می‌کنند یا اگر توی کامپیوتر می‌نویسند حذف می‌کنند یا اگر این دو نشد فایل یا کاغذ را گوشه‌ای پرت می‌گذارند و خدانگهدار.

من در دستۀ سوم جای می‌گیرم. حتی نوشته‌های دوران کودکی‌ام را کامل و تمیز نگه داشته‌ام؛ اما اعتراف می‌کنم که به سراغشان نمی‌روم مگر اینکه توی مسیر باشند. مثلاً بخواهم کمدم را مرتب کنم یا مثل ماجرای پایان‌نامه اتفاقی به آن‌ها برسم.

با این حال همین لحظه تصمیم گرفتم که هرازگاهی وقتی بگذارم و نوشته‌های ناقص و قدیمی‌ام را بررسی کنم.

چرا؟

یک ضرب‌المثل خواندم جایی و نمی‌دانم از کی و کجاست:

زباله‌های یک نفر ثروت فرد دیگری است.

این یک جمله را می‌توانیم برای نوشتن هم به کار ببریم.

خیلی وقت‌ها نمی‌دانیم میان همین کلمه‌هایی که فکر می‌کنیم به درد نمی‌خورند و بیهوده‌اند چه گنجی نهفته است.

گاهی اوقات نوشتۀ ما بد نیست اما در جای درستی قرار نگرفته. شاید تک‌بیت‌هایی که گوشۀ پایان‌نامه‌ام نوشته بودم در زمان خودش به‌جایی نرسید اما چند ماه بعد با چند بیت دیگر ترکیب شد و یک غزل متولد شد.

بنابراین نوشته‌هایی که روزی به کار نمی‌آمدند می‌توانند ایدۀ تولید یک متن دیگر شوند یا خودشان میان نوشته‌ای دیگر قرار بگیرند.

بهتر است وقتی به سراغ نوشته‌های قدیمی می‌رویم به چشم مشتری به آن‌ها نگاه کنیم. این‌طوری هر وقت در نوشتن به بن‌بست خوردیم با رضایت خاطر آن را گوشه‌ای می‌گذاریم تا بعداً از آن استفاده کنیم.

مصداق بارز هر چیز که خوار آید یک روز به کار آید همین است.

یک روی دیگر بازگشت به نوشته‌های قدیمی هم این است که وقتی احساس خوبی از نوشتن نداریم با مرور آنچه زمان‌های قبل نوشته‌ایم می‌توانیم مسیری را که طی کرده‌ایم بررسی کنیم.

گاهی اوقات هم می‌توانیم تکه‌هایی از آن‌ها را دوباره جلا دهیم و در شبکه‌های مختلف اجتماعی منتشر کنیم.

نوشته‌های خودتان را جایی نگه دارید. مهم نیست که کی به آن‌ها برمی‌گردید اما شاید چیزی را که الآن از آن متنفرید در آینده دوست داشته باشید.

 

شما با نوشته‌های خودتان چه‌کار می‌کنید؟

 


کانال تلگرام چگونه شاعر شویم؟

۶ نظر

نظر خود را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *