میخواهید ویراستار شوید؟
همۀ ما در طول زندگی یا حداقل مقاطعی از آن را ویرایشگر بودهایم.
نویسندهای که نوشتههای خودش را بازنویسی میکند، سخنرانی که وسط جلسه برای پیدا کردن یک کلمۀ مناسب مکث میکند یا دانشآموزی که برگۀ امتحان خود را دوباره میخواند برای تصحیح یا حذف و اضافه همه در حال ویرایش کردن هستند.
ویراستاران اما این کار را برای گذران زندگی انجام میدهند یا عدهای هم مثل من با آن زندگی میکنند.
آنها در حوزههای مختلف، کارهای مختلفی را انجام میدهند اما بیتوجه به پروژهای که در دست دارند یک هدف مشخص به پیش میراندشان:
بهبود کیفیت ارتباط.
اینکه آیا متن نوشتهشده در قالب یک مقاله، کتاب، پست وبلاگ، خبر یا هر چیز دیگر بهاندازۀ کافی رضایت مخاطب را جلب میکند؟
برای همه، حتی مادربزرگها روشن و شفاف است؟
میتواند توجه خواننده را به سمت خودش بکشاند؟
این روزها که همه یک رسانه دارند و در آن مینویسند و منتشر میکنند اهمیت این کارها خیلی بیشتر شده درحالیکه توجهها به آن کمتر.
تواناییهای ویراستار
ویرایش شاید برای کسی که آن را بهعنوان یک شغل یا راهی برای کسب درآمد پیش گرفته گاهی ملالآور باشد اما برای کسی که شیفتۀ زبان باشد و هر کلمه برایش لذتی عجیب بیافریند، ویراستاری معنایی دیگر به خود میگیرد.
ویراستار در این حالت از پیدا کردن یک کلمۀ درست برای انتقال مفهوم یا تبدیل یک متن پیچیده و درهمتنیده به جریانی صاف و آرام به وجد میآید.
او به جزئیات و دقت در جملهها علاقه داد.
همیشه آمادۀ ویرایش است چراکه نمیتواند غلطهای واضح، استدلالهای غیرمنطقی، آمار نادرست و نگارش ضعیف را نادیده بگیرد.
آلن سلیگمن میگوید:
«برای اینکه یک ویراستار خوب باشید، باید یک شنوندۀ واقعاً خوب باشید. نهتنها به نویسنده بلکه به هر چیزی که آوایی دارد خوب گوش کنید.»
ویراستار باید الگوها را بشناسد و بتواند ایدهها را سازماندهی و دستهبندی کند.
علاوه بر تبحر در گرامر و املا و نوشتن باید تمرکز بالایی برای به خاطر سپردن جزئیات داشته باشد.
بتواند منطقی فکر کند و برای رسیدنِ نوشته به وضوح مدام آن را زیر و رو کند.
یکی از مهمترین مهارتهای ویراستار که باید برای تقویت آن بکوشد توانایی برقراری ارتباط است.
شاید بیربط به نظر بیاید اما او برای بهبود روند کار مجبور است با نویسنده و سایر عوامل نشر تعامل داشته باشد.
خب همین باعث میشوند که بتوانند از ابزار ارتباطی که کلمهها هستند هم خوب استفاده کنند.
آنها بازیکنان تیمی هستند که برای رسیدن به یک هدف مشترک تلاش میکنند.
ضعف و قوت ویراستار
«اگر نتوانید در مدت زمان طولانی سطح اضطراب و تمرکز خاصی را تحمل کنید احتمالاً نمیتوانید یک ویراستار خوب باشید.»
جرالد گروس
با اینکه نظارت روی کار ویراستاران کم است و معمولاً خودشان تصمیم میگیرند و استقلال با ارزشی دارند اما همیشه هنگام کار به تمرکزی بیشتر از نویسنده نیاز دارند و این نوع تمرکز که گاهی به آشفتگی میرسد ممکن است برای همه راحت نباشد.
اما ویراستاران به خاطر نوع کارشان اغلب شناخته نمیشوند و گویی نامرئی هستند.
درنهایت نوشته را با نقلقولی از آرتور پلوتنیک به پایان میبرم:
«تنها عنصر قابل پیشبینی در ویرایش این است که برای مشکل بعدی هزاران راهی که به حل مسائل قبلی کمک کرده برتری نخواهد داشت.»
شاید دوست داشته باشید این مطلب را هم بخوانید:
سلام عرض ادب خدمت شما
میخواهم یک ویراستار خوب باشم باید از کجا شروع کنم؟
سلام
وقت شما هم بخیر
شما بهتره ابتدا خوندن نثر فارسی خوب رو به طور جدی شروع کنید و اینکه از کتابهای آموزش ویرایش کمک بگیرید. من توی همین وبلاگ چندتایی رو معرفی کردم. توی این پست