بازنویسی و ارتباط آن با ویرایش
خیلی وقتها وقتی متنی مینویسیم خیال میکنیم نیازی به ویرایش ندارد. یا خیلی سخت متوجه میشویم که باید آنچه را که نوشتهایم ویرایش کنیم یا نه. خیلی وقتها هم معتقدیم که نه نوشته باید بکر و دستنخورده باقی بماند چه معنی دارد آنچه را از ذهن بدون واسطه بیرون زده است واکاویم و دلورودهاش را بیرون بریزیم؟
ویرایش کردن چند مرحلۀ اصلی دارد.
۱
تصحیح ظاهری که مربوط به دستورالعملهای اولیه مثل غلطهای املایی و نشانهگذاری میشود سبکترین مرحلۀ ویرایش است.
در اینجا به بررسی قالببندی اولیه و حاشیهها و … هم پرداخته میشود که به نظر من بهتر است این کار گام آخر باشد.
علیرغم باور اکثر افراد که از ابتدا باید به فکر ویرگول و نقطه و هزار نشانۀ دیگر باشیم.
۲
در مرحلۀ ویرایش کیفی ویراستار عمیقتر کار میکند.
به این صورت که تغییراتی را در متن ایجاد میکند تا از سازگار، شفاف، منسجم و قابلانتقال بودن متن اطمینان حاصل شود.
خیلی وقتها ممکن است نوشتۀ ما در ذهنمان شکل گرفته اما آنطور که باید کامل و جامع روی صفحه نیامده باشد.
ویراستار این شکافها را بررسی میکند و با نویسنده در میان میگذارد تا متن اصلاح شود و قوام لازم را پیدا کند.
ازاینرو همۀ ما نیاز داریم تا نگاهی از بیرون به کلمههای ما خیره شود و نظرات خودش را برای بهبود متن ارائه دهد.
۳
شاید خیلی وقتها از این نکته غافل باشیم که بازنویسی اولین و مهمترین مرحلۀ ویرایش است.
البته بازنویسی به این معنی نیست که ویراستار کل متن را زیر و رو میکند.
این اصطلاح صرفاً به یک ویرایش اساسیتر اشاره دارد.
وقتی یک ویراستار متن را بازنویسی میکند، اصلاحات لازم را انجام میدهد و برای جریان بهتر آن کلمات و جملات و مفاهیم را سازماندهی میکند، درنهایت با نوشتهای روشنتر و موجزتر مواجه میشویم.
بازنویسی به معنای بسط دادن و اضافه کردن اطلاعات اضافی به متن نیست بله بعد از بازنویسی قطعاً نوشتهای کوتاهتر اما بهتر خواهیم داشت.
نویسنده محتوای اصلی را تولید کرده است. ویراستار تغییرات لازم را برای انتقال بهتر مطلب به مخاطب ایجاد میکند.
این مرحله نیازمند ارتباط نویسنده با ویراستار برای انتقال اطلاعات و رفع ابهام در مورد متن است.
شاید دوست داشته باشید این مطلب را هم بخوانید:
در اینستاگرام با هم شعر بخوانیم