۱۲ ویژگی یک ویراستار خوب
خیلی آهسته شروع کردم به کار ویرایش. خودم هم نمیدانم چه شد و چه اتفاقی افتاد. شاید حساسیتم به کلمهها و عشق بیحدومرزم به زبان فارسی مرا به این سمت کشاند. هر چه بود و هست خوشحالم که هرروز ساعاتی را به این کار اختصاص میدهم و مدام در تلاشم که کلمات جدید را بیندازم توی دایرۀ لغاتم، کوتاه نویسی و زیبانویسی را یاد بگیرم و به نثر و شعر فارسی بیشازپیش دقت کنم. چراکه همین غرق شدن در دنیای ادبیات فارسی شور و شوقم را برای سروکله زدن با زبانش بیشتر کرد.
امروز که مشغول مطالعۀ مقالهای دربارۀ درستنویسی بودم به ذهنم رسید آنچه را در مورد ویراستاری، مهم میدانم بنویسم.
فکر میکنم ویراستار واسطهای است میان نویسنده و خواننده و از چیزی که عموماً به آن نسبت میدهند بابت نکتهسنج بودنش، نقش قابلتوجهتری دارد.
یا حتی فراتر از این میتوانیم بگوییم ویراستار شریک نویسنده است.
گاهی اوقات کسانی که مینویسند بر این باورند که میتوانند کار خود را ویرایش کنند، امروز من که هم مینویسم و هم ویرایش میکنم به این نتیجه رسیدهام که اینها دو مهارت کاملاً جدا درعینحال مرتبطاند.
وقتی زمانی را صرف نوشتن مطلبی میکنیم که با دلوجان روی آن سرمایهگذاری کردهایم پس طبیعی است که نتوانیم بهراحتی زوائد آن را بزداییم. پس حضور یک ویراستار همیشه حس میشود.
اما یک ویراستار خوب چهکاری میکند؟
صریح و دقیق است
ممکن است اگر یک نویسنده یا دوست دیگر نوشتۀ ما را بخواند با یک توضیح کلی بگوید خوب بود یا به دل نمینشیند. ویراستار معمولاً همین نظرات را با هر نکتهای که موجب بهبود کار ما میشود توضیح میدهد. او میداند چه چیزهایی میتواند به متن ما جان بدهد و آن را از خشکی برهاند. به همین دلیل به چند کلمه در مدح یا ذم نوشته بسنده نمیکند.
نظرات او همیشه سازنده است
فکر میکنم اگر ویراستار هر تغییر و تعویضی را که در نوشته اعمال میکند برای نویسنده توضیح دهد، خودْ موجب بهتر شدن کار هر دو میشود.
نگاه همهجانبه دارد
صرف اینکه چهارتا ویرگول و نقطه را میان نوشتهها جا بدهیم و غلطهای املایی را اصلاح کنیم کافی نیست. چشم ویراستار باید میان حرف حرف متن بچرخد و روح نوشته را با تمام وجود دریابد.
درگیر احساسات نمیشود
هیچوقت از اینکه نویسنده از حرف او ناراحت شود یا فکر کند نوشتهاش دارد سلاخی میشود نمیترسند و بدون محابا و جانبداری، با تمرکز کامل روی نوشته، کار خودشان را انجام میدهند. بدون توجه به اینکه نویسنده چه نسبتی با آنها دارد. یکی از مواردی که من با آن درگیر بودهام و هنوز هم هستم این است که وقتی کار کسی را میخواهم ویرایش کنم که تابهحال از او چیزی نخواندهام دستوپایم میلرزد. یک ویراستار خوب هر نوشتهای را بهعنوان اولین نوشته میخواند حتی اگر مخاطب قدیمی نوشتههای نویسنده باشد.
صبور است
بردباری برای شکل دادن به نوشته و تحقق چشمانداز نویسنده لازم است. گاهی مجبور میشویم یک متن را چندین و چند بار بخوانیم و بازنویسی کنیم تا اهداف بلندمدت نویسنده نیز حفظ شود.
صدای نوشته را حفظ میکند
شاید مهمترین نکتهای که یک ویراستار خوب به آن توجه میکند حفظ صدای نویسنده است. گاهی تغییرات در نوشته بهعنوان زیبانویسی، آنقدر زیاد و غیرمعمول است که نویسنده اگر فریاد هم زده باشد دیگر صدایش به گوش نمیرسد. هنر یک ویراستار خوب اعمال نظر خود بدون از بین بردن روند و روح اصلی متن است.
ویراستاری کار سختی است. دقت نظر و انرژی و ریزبینی زیادی میخواهد. باید با زبانی که پیوسته در حال تغییر است همراه باشد و دانش و اطلاعات خود را بهروز کند.
بهعنوان یک خواننده نقد میکند نه نویسنده
یک ویراستار خوب هنر خواندن ساده و بیتکلف را میداند. کفش خوانندهای را به پا میکند که برای اولین بار نوشته را میخواند.
بنابراین تمام چیزی را که یک خواننده با آن مواجه است در نظر میگیرد. مثل نوع روایت، انتخاب کلمه، جملهبندیها و…
روی اهداف نویسنده تمرکز دارد
برای ویراستار راحت است که نوشته را دستکاری کند و آنطور که میخواهد آن را پیش براند بهخصوص آنهایی که نویسنده هم هستند.
اما اجازه میدهند بهترین ایدههای نویسنده بیان شود و صدای او به گوش مخاطب برسد.
تجزیهوتحلیل میکند
یک ویراستار خوب مشکلات را پیدا میکند و دلیل چرایی آن را در نظر میگیرد.
تا زمانی که متوجه نشود مشکل از کجاست و چه آسیبی به نوشته میزند نمیتواند تغییری در آن به وجود بیاورد.
بهاینترتیب و با استفاده از دانش خود میتواند راهکارهای مختلفی ارائه دهد.
نوشته را نقد میکند نه نویسنده را
ممکن است نویسنده را بشناسیم یا با پیشزمینۀ ذهنی خاصی به سراغ کار او برویم. همین باعث میشود نتوانیم آنطور که باید حرفهای کار کنیم.
درست است که ویراستار گاهی در موضوع قدرت قرار دارد اما یک ویراستار خوب تمرکز خود را روی متن و مشکلات آن میگذارد نه شخص نویسنده.
عشق بدون قید و شرط دارد
ویراستاری کاری تکراری و انرژی بر است. برای دوام آوردن در این کار باید کلمهها و ایدهها و سروکله زدن با متن را دوست داشته باشیم و یادگیری مدام را از یاد نبریم.
این روزها از خیلیها میشنوم که به دنبال ویراستاری هستند چون گمان میکنند درآمد خوبی دارد.
ویراستار خوب، بدون توجه به دستاورد مالی با عشق و علاقه کار میکند و مثل ماشینی مکانیکی به دنبال غلطگیری نیست.
عشق و علاقه باعث میشود حتی اگر برای بار بیستم هم متنی را ویرایش کنی باز هم لذت ببری.
خلاق است
وقتی زمان اندک است و زمان برای بازنویسی کامل وجود ندارد.
وقتی کلمهها تکراری و کلیشهاند،
وقتی جملهها هرکدام ساز مخالف میزنند،
وقتی قوانین خشک و سخت وجود دارد،
با وجود همۀ موانع مشکلاتی که وجود دارد را با خلاقیت خود حل میکند.
به گمانم یک ویراستار خوب باید خوب بخواند و زیاد هم بنویسد. این مهارت بدون مداومت در خواندن و نوشتن تقویت نمیشود.
شاید دوست داشته باشید این مطلب را هم بخوانید:
سلام. ممنونم. چقدر خوب و صمیمی و زیبا نوشته اید. زنده باد!
سلام من نیاز به کسی دارم من گذشته.و تا حال خاطرات پدرم را کتاب کنه چه کسی معرفی میکنید أیا شما هم انجام میدهید البته نیاز به ماه وَیَا بیشتر داره تا در زمانهای حال خوب فرصتی پای در دل وگذر عمر گذاشت
سلام. نه من این کار رو انجام نمیدم و کسی رو هم نمیشناسم.
درود
نوشته خوبی بود. ویراستاری رو مثل مجسمه سازی می بینم که وقتی کلیت یک مجسمه شکل می گیرد، برای زیباتر شدن کار شروع می کند به ریزه کاری و سمباده و چکشکاریهای ظریف…
درود بر همه ویراستاران خوب کشورمان. با اینکه کار بسیار بزرگی را در امر انتشار هرچه بهتر نوشته انجام میدهند اما معمولا جز قشر گمنام هستند!
سلام
چه تشبیه جالبی نوشتید.
ممنونم از لطفتون
خانم شریفی سلام
واقعاً چه نکاتی، این مطالبی که نوشتید از نظر من می تونه پله های شروع برای کسی که می خواد یک نوشته رو ویراست کنه باشه. من که حقیقتا دلم نمی یاد از متنی که نوشته ام کم کنم و ویراست کنم ولی با توجه به نکات مفید این مطلب تون باید یاد بگیرم خلاصه تر بنویسم. خانم شریفی ۲ تا از کتاب های که در مورد ویرایش کردن معرفی کردید در بزرگترین کتاب فروش شیراز که رفتم گیرم نیامد(شهر کتاب، بازار کتاب) این کتاب ها دانشگاهی است؟ یکی از کتاب ها که در مورد تفاوت شکل صورت کلمات با معنی آنها است خدایش در این مورد مشکلی ندارم. با توجه به موضوع ویرایش، دارم از روی دست نویسنده ها کپی می کنم یا ویرایش می کنم. در مورد ویرایش کردن مطلب بیشتر بذارید. اگر منبع معرفی کنید ممنون می شوم.
سلام آقای روانشاد عزیز
کتابهایی رو معرفی کردم که خودم خوندم یا دارم میخونم. شاید به صورت آنلاین بتونید خریداری کنید.
کپی از دست نویسندهها خودش خیلی کمک بزرگیه.
چشم حتما بیشتر مینویسم.
راستی خانم شریفی تو مطلب گذشته(ویراستار خود باشید) گفتم: که یه نفر لازمه ویرایش کنه و شما اونجا نوشتید: ( ویراستار اول خودتونید قطعاً) خوب! این مطلبی که نوشتید، تناقضی که با اون مطلب قبلی نداره؟
ببخشید…..
بله. نوشتم که ویراستارِ اول خودتونید و این در تناقض با این نیست که نوشته رو بعد از اینکه خودمون دستی به سر و روش کشیدیم به کسی دیگه نشون بدیم.
«صدای نوشته را حفظ میکند» نکتهی جالبی بود که بهش اشاره کردین. البته حفظ این صدا خیلی سخت هست. گاهی اوقات اینقدر جمله نواقص دارد و نیاز به اصلاح دارد که بعد از کار دیگر آن صدا از بین میرود. در چنین مواقعی راهکار چیست؟!
شاید بشه جمله رو با لحن خود نویسنده یک بار دیگه بازنویسی کرد. طوری که با بقیۀ متن همخوانی داشته باشه و یکدستی اون حفظ بشه.
سلام
یه ایرادی در متن به نظرم رسید که خدمتتون عرض میکنم. در متن نوشتهاید: «عشق بیحدومرزم به زبان فارسی مرا به این ورطه کشاند». با توجه به اینکه کلمه ورطه بار معنایی منفی داره، خوبه کلمهای دیگر با معنای مثبت یا دست کم خنثا به جایش فرار بدید.
سلام. خیلی ممنونم از دقت و تذکر شما