چرا نمینویسیم؟
نوشتن همیشه ابزاری برای بیان خود بوده است. چه از زمانی که آدمهای اولیه در غارها روی سنگ و توی جنگلها روی چوب نقش و نگار حک میکردند چه حالا که پیشرفتهترین ابزار نوشتن را در اختیار داریم.
همۀ اینها، نوشتن برای روی صفحه آوردن افکار است. حتی یک مقالۀ علمی را هم میتوان نوشتهای خلاق دانست.
اگر نوشتن نبود تصور کردن اتفاقاتی که در گذشته یا برای دیگری رخ داده سخت میشد.
قبل از همه بهتر است بدانیم چرا باید بنویسیم؟
در یک پست مفصل به این موضوع پرداختهام که میتوانید اینجا بخوانید.
چه چیزی مانع نوشتن است؟
همانطور که هزار دلیل برای نوشتن وجود دارد دلایلی هم هست برای ننوشتن.
خیلی پیشآمده که به اطرافیانم نوشتن را پیشنهاد کردهام یا پرسیدهام چرا نمینویسی و با این پاسخها مواجه شدهام:
-همیشه میخواستهام بنویسم اما هرگز نتوانستهام.
-من حرفهای زیادی برای گفتن دارم اما باید کسی را پیدا کنم تا آنها را برایم بنویسد، من نویسنده نیستم.
-هیچ ایدهای برای نوشتن ندارم.
-چه بنویسم؟
-من املا و انشای ضعیفی دارم.
اینکه عدهای فکر میکنند مهارت کافی برای نوشتن ندارند و به همین خاطر به سراغ آن نمیروند درست است. شما هم اگر از اطرافیان خود بپرسید اغلب همین جواب را میگیرید.
وقتی به دلایل ننوشتن افراد میپردازیم خودبهخود به دلایلی برای نوشتن میرسیم و حتی میتوانیم از آنها ایده بگیریم.
اولین مانع نوشتن که به ذهنم میرسد این است که افراد فکر میکنند بهاندازۀ کافی خوب نیستند و به همین دلیل از نوشتن لذت نمیبرند.
خب ابتدا نباید نوشتهای وجود داشته باشد تا بتوان راجع به خوب یا بد بودن آن قضاوت کرد؟
همانطور که از ابتدا شروع به دویدن نکردهایم و مدام زمین خوردیم و بلند شدیم تا توان راه رفتن در پاهایمان ایجاد شد با شروع نوشتن هم قرار نیست ابراهیم گلستان یا صادق هدایت شویم.
هیچکدام از ما هدایت و گلستان بعدی هم نیستیم؛ اما میتوانیم برای موفق شدن آنها را الگو قرار دهیم.
اما این نمیتواند بهانهای برای ننوشتن باشد.
وقتی از نوشتن لذت ببریم دیگر مهم نیست مثل شاهرخ مسکوب مینویسیم یا کودکی که تازه آب و بابا نوشتن را یاد گرفته.
نوشتن یک کار شخصی است.
هرکسی میتواند بنویسد اما برای اینکه نویسندهای عالی باشیم باید شروع کنیم و در کارمان استمرار بورزیم.
اصل لذت
اما مهمتر از همۀ اینها لذت بردن از نوشتن است.
عشقبازی با کلمات.
وقتی واژهها با پوست و خون ما عجین شوند دیگر چه فرقی میکند چه مینویسیم و دیگران چه میگویند؟
هیچ مهارتی را نمیتوان بهسرعت و بدون سعی و خطا یاد گرفت.
نوشتن هم ازایندست است.
مطمئناً همۀ ما ایدههایی برای نوشتن در سر داریم، یا اگرنه میتوانیم ایدهها را بسازیم. کافی است به اطرافمان دقیقتر شویم.
همۀ نویسندهها دوست دارند خلاق باشند و شاهکار بیافرینند.
بنویسید حتی اگر بهترین نباشید.
نوشتۀ فردای شما قطعاٌ از امروز بهتر خواهد بود. پس ناامید نشوید و دست از نوشتن نکشید.