قدرت به اشتراکگذاری اهداف
آن روزهایی که میدویدم اینکه زمان کمتری را اختصاص بدهم به ۷ دور طی کردن محیط زمین بسکتبال را با مربیام در میان میگذاشتم.
بعد انگار که یک تعهد بزرگ داشته باشم هرروز تلاش میکردم تا سرعتم را بیشتر کنم.
آخر هفتهها زمان میگرفت و وقتی میدیدم از چیزی که با او مطرح کردهام هم سریعتر دویدهام برای دور بعدی قدرت بیشتری داشتم.
بعدها، توی باشگاه موقع وزنکشی هر بار صدای جیغ و هلهله بلند میشد یعنی که یکی به وزن ایده آلش رسیده. چقدر همه به هم روحیه میدادند و چقدر که همهچیز گروهی خوب پیش میرفت.
اهداف ما اغلب خیلی شخصی هستند. درواقع یک هدف، هرچقدر کوچک یا بزرگ، میزان آسیبپذیری و عمیقترین خواستههای فرد را نشان میدهد.
هدفها نهتنها انعکاسدهنده شخصیت ما هستند بلکه توانایی باورنکردنی برای تغییر زندگی دارند.
بااینحال خیلی از ما سعی در پنهان کردن آنها داریم.
چرا باید اهدافمان را به اشتراک بگذاریم؟
شاید به اشتراکگذاری اهداف با دیگران یکی از اصلهای موفقیت باشد.
مثلاً همین ماجرای کاهش وزن و تشویق و ترغیب دیگران را که بهوضوح میدیدم چقدر در به نتیجه رسیدن تأثیر دارد.
وقتی هدفهای خودمان را به کسی که با ما همفکر و همسوست میگوییم واضحتر و شفافتر میشوند. گفتگو با دیگران باعث میشود برای نحوۀ دستیابی به آنچه میخواهیم هم راحتتر برنامهریزی کنیم.
برای مثال من مدت خیلی طولانی به دنبال کلاس خوشنویسی بودم، وقتی این موضوع را با دوستم در میان گذاشتم مرا راهنمایی کرد تا بتوانم مؤسسه و استاد بهتری را پیدا کنم.
گاهی وقتی دربارهاش حرف میزنیم واقعیتر میشود نسبت به زمانی که مینویسیم.
از طرفی حس مسئولیتپذیری ایجادشده پس از بازگویی اهداف خودْ انگیزهای است برای ادامۀ راه.
شاید لازم باشد ابتدا اهداف خودمان را دستهبندی کنیم و آنهایی را که میتوانیم به اشتراک بگذاریم باشهامت و جسارت بیان کنیم.
اتصال به افراد دیگر علاوه بر اینکه بینش جدیدی به ما میدهد امکان حمایت آنها را نیز فراهم میکند.