استعارۀ زندگی شما چیست؟

برق می‌افتاد توی چشم‌هایش و با صدای آرام حرف می‌زد. از تنهایی‌های کودکی که او را از پای کلاس و درس و مدرسه کشانده بودند توی خانه تا کدبانویی شود تمام‌عیار. حتی وقتی از غم‌هایش می‌گفت هم ستاره‌هایی میان آسمان چشم‌هایش سوسو می‌زدند.

چشم‌هایی که همیشه می‌خندیدند!

تابستان‌ها توی حیاط می‌خوابیدیم. زیر آسمانی روشن از مهتاب و بوی محبوبه‌ای که مستمان می‌کرد. ستاره‌ها چنان خودشان را روی چادرِ شب ریخته بودند که بازی و نقاشی با آن‌ها نمی‌گذاشت پلک‌هایمان را ببندیم و در رؤیاهای کودکانه‌مان غرق شویم.

کنار باغچه‌هایی که پر بود از مینا و بنفشه و رز و اطلسی که رنگ پاشیده بودند روی خاک باغچه و صفحۀ زمینه‌ای زیبا ساخته بودند برای پرتقال‌ها و نارنج‌ها و لیموها، تخت گذاشته بودیم.

غروب رختخواب‌هایمان را پهن می‌کردیم تا آخر شب بچسبیم به خنکی تشک‌هایی که کنار هم ردیف شده بودند برای شیطان بلاهایی که حالا اول بازیگوشی‌شان بود.

مامان که خسته از کار روزانه و رتق‌وفتق قدونیم‌قدها و مهمان‌های جورواجور می‌خواست سرش را آرام بگذارد و به خواب برود، عاصی از سرو و صدای ما، قصه می‌گفت.

قصه‌هایی از زندگی خودش تا به خواب برویم با تصویر مادرمان در کودکی و نوجوانی.

زُل می‌زدیم به او که آرام دست می‌کشید توی موهای من که دختر آخر و دردانۀ خانه بودم آن روزها. می‌گفت و می‌شنیدیم از راهی که طی کرده بود تا جایی که ما او را مادر خواندیم.

داستان زندگی مامان مثل فیلمی بود که اپیزودهای مختلف داشت و هرکدام برای خودش به‌نوعی جذاب و دل‌فریب.

فیلم زندگی مامان گرچه پایان خوشی نداشت اما از آن فیلم‌هایی بود که بدون اکران مجدد به زیبایی در یادها ماند.

زندگی او فیلمی بود بلند، پرفرازونشیب، با موسیقی ملایم، رنگی و جذاب که مخاطب را پای لحظه‌لحظه‌اش می‌نشاند.

زندگی من چیست؟

همۀ ما می‌خواهیم زندگی بهتری داشته باشیم. هرروز خلاق‌تر و قدرتمندتر شویم و تمرکزمان روی سلامتی و کیفیت زندگی بالاتر برود.

چیزی که معمولاً به آن توجه نمی‌کنیم و ممکن است در لایه‌های پنهان ذهنمان مخفی شود و ما را به سمت زندگی‌ای که می‌خواهیم ببرد داستان ماست.

همۀ ما داستانی داریم که از گذشته تا به امروزِ ما را به هم متصل می‌کند. گاهی سرعتمان را زیاد می‌کند و جایی هم مانع حرکتمان می‌شود. مهم این است که چطور از ظرفیت‌هایمان استفاده کنیم و روی زندگی خودمان سلطه داشته باشیم؟

تمایل به دوست داشتن و دوست داشته شدن، ارتباط، حمایت، حس تعلق و… در همۀ ما وجود دارد و قهرمانان خودمان را از میان اطرافیانمان انتخاب می‌کنیم.

اغلب در داستان موفقیت‌های دیگران غرق می‌شویم و به دنبال چیزی می‌گردیم که آن‌ها را پیش برده و عدم دسترسی به آن را بهانه‌ای می‌کنیم برای عقب نشستن خودمان.

غافل از اینکه…

زندگی ما بسته به استعاره‌ای است که برای آن ساخته‌ایم.

استعاره‌ها راهی هستند برای توصیف زندگی و بهبود آن.

عده‌ای زندگی را یک نبرد می‌بینند و اگر پیروز میدان نباشند احساس باخت می‌کنند.

برخی زندگی را یک ماجراجویی می‌دانند و هرروز به دنبال کشف فرصت‌های جدید هستند و اگر چیزی به دست نیاورند می‌دانند که فردایی درراه است.

درواقع استعاره نه‌تنها به یافتن معنای زندگی کمک می‌کند بلکه می‌توان از آن به‌عنوان یک منبع الهام، تشویق و انگیزه نیز از آن استفاده کرد.

شاید برای توصیف زندگی یا داشتن یک تصویر مشخص از آن گاهی به هزاران کلمه نیاز داشته باشیم اما استعاره این کار را در یک کلمه انجام می‌دهد.

هر چه تصویری که ساخته‌ایم وسیع‌تر و عمیق‌تر باشد قدرت بیشتری به دست می‌آوریم.

شاید برای کسی که با یک بیماری سخت دست‌وپنجه نرم می‌کند زندگی مانند کوه‌پیمایی باشد و او حالا در حال عبور از مسیری سخت و طاقت‌فرساست و غلبه بر درد یعنی رسیدن به قله.

فکر می‌کنم جذاب‌تر باشد اگر برای هر دوره از زندگی یک استعاره بسازیم. مثل فیلم زندگی مادرم که از تولد تا کودکی یک داستان دارد تا نوجوانی یکی و تا جوانی همان عبور از دره و گردنه و تا پایان هزارتا استعارۀ دیگر.

انگار با هدف‌گذاری برای هر مقطع یک استعاره هم کنار آن متولد می‌شود.

استعاره‌ها همیشه مثبت نیستند و این در مراحل مختلف طبیعی است. مثلاً پیش آمده کسی که می‌خواهد از همسرش جدا شود زندگی‌اش را جهنم می‌داند یا دیگری در مسافرت و تفریح گویی در بهشت است.

بیایید چند استعاره را باهم مرور کنیم:

زندگی باغی سرسبز است

در این باغ سرسبز دوستان و خانواده مثل گل‌هایی زیبا رشد می‌کنند اما به مراقبت زیاد نیاز دارند. آبیاری منظم، نور کافی و…

توی این باغ علف‌های هرز هم می‌روید که باید برای حفظ گل‌ها آن‌ها را از بین برد. رابطه‌های سمی و آدم‌های منفی که جلوی سرعت ما را می‌گیرند و ترمز هستند باید ریشه‌کن شوند.

زندگی بالا رفتن از کوه است

فکر می‌کنم کوهنوردی استعارۀ آشنایی باشد که در هر مرحلۀ زندگی ما معنی پیدا می‌کند. مثلاً شاید برای بعضی قبولی در کنکور گذر از صخره‌ای روی کوه باشد. یا راه‌اندازی یک کسب‌وکار عبور از دره‌ای عمیق؛ اما درنهایتِ همۀ این‌ها، شکوهِ رسیدن به قله، امید می‌بخشد.

زندگی سفر است

این استعاره را زیاد به کار می‌بریم. به ما یادآور می‌شود که هدف و مقصد ملاک نیست و لذت بردن از مسیر است که سفر را جذاب می‌کند. بااین‌حال طی راه خستگی دارد، کرختی دارد، گم‌شدن دارد، نقشه و برنامه می‌خواهد، بازیابی می‌خواهد و خیلی چیزهایی که ما را به آنچه می‌خواهیم برساند.

زندگی بازی است

اگر فکر می‌کنیم که زندگی یک بازی است پس باید راه‌های برنده شدن در بازی را یاد بگیریم. در کنار آن هم فارغ از بردوباخت که زندگی را به مسابقه نزدیک‌تر می‌کند تا بازی، لذت بردن از آن را اولویت قرار دهیم و راه‌هایی برای شادی پیدا کنیم؛ مانند بچه‌هایی که بدون توجه به نتیجه فوتبال بازی می‌کنند.

زندگی زندان است

افرادی که فکر می‌کنند در زندگی قدرت انتخاب ندارند و رنج و شادی به آن‌ها تحمیل شده خود را اسیری در زندانی تنگ و تاریک می‌بینند که باید یک مسیر خطی را بدون ارادۀ خودشان طی کنند. درحالی‌که این ما هستیم که باید درهای بسته را بازکنیم و رها شویم. باید یاد بگیریم که به‌جای ماندن در یک وضعیت یا آن را اصلاح کنیم یا از آن خارج شویم و دنیای جدیدی بسازیم.

به‌این‌ترتیب استعاره‌های ما می‌توانند خلأهای زندگی را نشان دهند و نشانه‌هایی باشند برای اینکه در خودمان و مسیری که طی می‌کنیم تغییرات لازم را به وجود بیاوریم.

هرکسی خودش می‌تواند تشخیص دهد که چه استعاره‌ای برای زندگی‌اش مناسب است و آن را بسازد. تنها خودمان می‌توانیم درک کنیم که چه استعاره‌هایی ما را پیش می‌برند و کدام محدودمان می‌کند. شاید هر بار و در هرجایی از زندگی مجبور شویم استعاره‌ها را تغییر دهیم و روند جدیدی را پیش بگیریم.

داستان هرکسی منحصربه‌فرد است و گذشته‌اش را به حال و آینده پیوند می‌زند. وقتی بدانیم این ما هستیم که داستان خودمان را می‌سازیم زندگی‌مان غنی‌تر می‌شود. توانایی و هنر ما در پرورش بخش‌های خوب و طراحی فصل‌های بهاری است.

به قول سهراب:

زندگی بال و پری دارد با وسعت مرگ‌،
پرشی دارد اندازه عشق‌.
زندگی چیزی نیست، که لب طاقچۀ عادت از یاد من و تو
برود…

زندگی حس غریبی است که یک مرغ مهاجر دارد.
زندگی سوت قطاری است که در خواب پلی می‌پیچد.
زندگی دیدن یک باغچه از شیشۀ مسدود هواپیماست‌…

استعارۀ زندگی شما چیست؟

 


شاید دوست داشته باشید این مطلب را هم بخوانید:

چگونه از قدرت استعاره استفاده کنیم؟

کانال تلگرام چگونه شاعر شویم؟

در اینستاگرام با هم شعر بخوانیم

۳ نظر

نظر خود را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *