چگونه نویسندۀ بهتری شویم؟

با خودم گفتم هر نوشته را پرینت می‌گیرم، آن‌هایی که توی اینترنت می‌خواندم یا فایل‌هایی که دوستان می‌فرستادند را؛ اما یک روز بی‌هوا نشستم و از روی یکی از آن‌ها نوشتم بعد مزه داد و بعدی هم را شروع کردم و این کار ادامه‌دار شد.

مشق نوشتن را از دوران مدرسه دوست داشتم. هنوز هم.

این روزها نه توی مدرسه و نه دانشگاه به مهارت‌های نوشتاری افراد هیچ اهمیتی نمی‌دهند و  فقر در این فضا  به‌شدت احساس می‌شود.

فکر می‌کنم فارغ از شغلی که داریم توانایی نوشتن یک مهارت مهم است حتی اگر نخواهیم نویسندگی را پیشه کنیم.

هیچ‌کدام از ما نمی‌توانیم ادعا کنیم یک نویسندۀ حرفه‌ای هستیم بنابراین هرروز باید برای بهبود مهارت خودمان در این راه تلاش منیم.

همۀ ما با رونویسی آشنا هستیم و ممکن است حتی از آن بیزار هم باشیم به خاطر هزاران بار نوشتن از روی تصمیم کبری و پترس فداکار.

اما اینجا می‌خواهم نگاهی دیگر به آن داشته باشیم.

در اکثر اوقات وقتی می‌خواهیم مهارتی را یاد بگیریم ابتدا دنباله‌روِ افرادی هستیم که در آن موفق هستند. مثل ورزش، نقاشی، آواز، خوشنویسی و… یعنی با تقلید و کپی از کار دیگران شروع می‌کنیم تا به سبک مناسب خودمان دست پیدا کنیم.

در خوشنویسی بعد از گذشت چند سال هنوز هم از کار استادانم کپی می‌کنم.

خب چرا برای نویسندگی هم این کار را انجام ندهیم؟

اینکه فکر می‌کنیم برای نوشتن باید قلم را روی کاغذ بگذاریم و منتظر بمانیم تا چشمه‌های استعدادمان خودبه‌خود فوران کند اشتباه است. ابتدای کار فقط و فقط تلاش است و یکی از راه‌های پیش رفتن در نوشتن می‌تواند رونویسی از آثار نویسنده‌های بزرگ باشد.

 

رونویسی چه کمکی به مهارت نوشتن می‌کند؟

 

۱

می‌توانیم سبک نوشتاری خودمان را کشف کنیم. وقتی از روی نوشته‌های دیگران می‌نویسیم متوجه می‌شویم که هرکسی سبک منحصربه‌فرد خودش را دارد اما تفاوت سبک‌ها خیلی ظریف است و با رونویسی از آن‌ها می‌توان به این ظرافت‌ها پی برد.

۲

یکی از مزایای اصلی رونویسی برای من انتخاب و ترکیب کلمه‌ها است. با نوشتن از روی آثار نویسنده‌هایی که دوست داریم متوجه می‌شویم که آن‌ها با چه دقتی کلمات را برای تأثیرگذاری بیشتر انتخاب می‌کنند و کنار هم می‌چینند. علاوه بر این به گسترش واژگان فعال نیز کمک می‌کند. گاهی که حس می‌کنم برای نوشتن متنی یا حتی گفتگوهای معمولی کلمه کم دارم قلم ‌به ‌دست می‌گیرم و به جان نوشته‌های بزرگان ادبیات می‌افتم. نوشتن از روی آثار بیژن نجدی و ابراهیم گلستان همیشه برایم لذت دارد.

۳

با رونویسی مستمر خیلی عمیق‌تر یاد می‌گیریم که ریتم نوشته را حفظ کنیم. وصل کردن هر قسمت از نوشته به ادامۀ آن و داشتن پیوستگی مناسب از ابتدا تا انتها و ثبات فرم کلی یکی از ویژگی‌های مهم متن خوب است.

۴

فکر می‌کنم بهبود املا و نگارش را دیگر همه می‌دانیم چراکه در دوران مدرسه گاهی مجبور بودیم برای یادگرفتن یک کلمه بارها از روی آن بنویسیم. این بار خوب است علاوه بر املای صحیح واژه‌ها به علائم نگارشی و ویرایشی نیز دقت کنیم. البته در این رابطه انتخاب آثار بی‌نقص خیلی مهم است.

 

از شما چه پنهان من وقتی درگیری ذهنی زیادی دارم شروع می‌کنم به رونویسی اما به‌مرور مزایای این کار را حس کردم و تأثیرش را در نوشته‌های خودم دیدم.

ابتدا از شعر شروع کردم، شعرهای کوتاه و بعد هم بلند. علاقه‌ام این بود. شما هم سعی کنید برای شروع کاری را انتخاب کنید که به آن علاقه دارید. برای مثال چند روز طول کشید تا آبی، خاکستری، سیاه حمید مصدق را بنویسم اما هنوز هم یادآوری آن روزها حس خوبی را در من ایجاد می‌کند. شعر و داستان و مقاله و انگیزشی بودن آن مهم نیست، چیزی که اهمیت دارد این است که با اشتیاق و علاقه کلمه به کلمه‌اش را بردارید و روی کاغذ بریزید.

 

شاید دوست داشته باشید این مطلب را هم بخوانید:

۳ گام ساده تا زیباتر شدن نوشته‌های شما

کانال تلگرام چگونه شاعر شویم؟

یک نظر

نظر خود را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *