از قانون جذب تا توسعۀ فردی
طی شش ماه گذشته ۱۶۰ بار از قانون جذب نوشته‌ام. هر چند روز اول که پیشنهاد نوشتن دربارۀ این قانون را پذیرفتم هیچ چیزی از آن نمی‌دانستم و برای نوشتن هر مطلب باید ساعت‌ها وقت می‌گذاشتم، اما شروع کار جدی من به نوعی با قانون جذب بود. بر خلاف چیزهایی که از این قانون شنیده بودم و موج مخالفت‌ها، با خواندن و نوشتن مداوم از آن به مطالبی رسیدم که شاید در باور عموم افراد نگنجد.
بخشی از متنی که با الهام از مقالههای انگلیسی و مطالبی که دربارۀ توسعۀ فردی خوانده بودم نگاشته‌ام را در ادامه می‌خوانید.
به طور متوسط افراد به گفتگو راجع به هرچیزی درباره توسعۀ فردی علاقه‌مند هستند و داشتن یک زندگی شادتر و تلاش برای تحقق بخشیدن به توانایی‌های فردی از نظر افراد بدبین کاری ساده‌لوحانه است. برای آن‌ها جهان جایی است به شدت بی‌رحمانه و دور از عدالت. این دیدگاه سیاه یک مکانیسم دفاعی است که افراد برای مقابله با ناامیدی و شکست در پیش می‌گیرند.
اگر دوست داشتید می‌توانید متن کامل را در اینجا بخوانید.
