۴ ویژگی یک نوشتۀ خوب

تجربۀ املای و انشای دوران مدرسه به ما القا کرده که یک نوشتۀ خوب، نوشته‌ای است که هیچ خطای نگارشی، املایی، دستوری و… ندارد، درحالی‌که خوب نوشتن از درست نوشتن مهم‌تر است.

البته منکر این نیستم که نوشتۀ خوب هم باید بری از خطاهای نوشتاری باشد اما بنای خوب بودن این نیست.

نوشتۀ خوب می‌تواند نیازی را از مخاطب برطرف کند. حالا چه نیاز اصلی مثل حل مشکل باشد چه انتقال یک حس خوب. ممکن است گاهی متن یا کتابی را بخوانیم و چیز جدیدی به ما اضافه نکند (محال است) اما حال و حس خوبی در ما به‌جای بگذارد که همیشه همراهمان بماند و درعین‌حال صدا، شخصیت و فردیت نویسنده را هم حفظ کند.

توانایی نگارش یک متن خوب لزوماً موهبتی نیست که با تولد فرد همراهِ او باشد. مهم تلاش و پشتکار است. با این دو ویژگی می‌توانیم نوشته‌های خودمان را بهبود ببخشیم.

برای نوشتن هر متنی –کتاب، مقاله، نامه و…- اگر نکاتی را رعایت کنیم می‌توانیم به نوشته‌ای خوب برسیم.

با هم برخی از ویژگی‌های یک نوشتۀ خوب را مرور کنیم:

 

نوشته‌ای خوب است که…

هدف داشته باشد.

نوشتۀ خوب هدف مشخصی دارد. از ابتدای نوشته می‌توان فهمید که نویسنده قرار است یک موضوع مشخص را بیان کند و به نتیجه برسد. هدف می‌تواند انتقال تجربه باشد یا شکافتن یک مبحث علمی یا بحث در مورد یک نظریه یا… درهرصورت تمام اجزای نوشته حول محور یک هدف و موضوع خاص می‌چرخند.

 

نوشته‌ای خوب است که…

ساده باشد.

ساده بودن یعنی چه؟ ممکن است ما نوشته‌های یک دانش‌آموز دبستانی را ساده بدانیم اما سادگی آن از جهت کم بودن تجربه و مطالعه و دایرۀ واژه‌ها است.

ساده نوشتن علیرغم تصور اغلب ما کاری سخت است. وقتی بتوانیم جملات کوتاه و روان بنویسیم و با جملات طولانی، نفس خواننده را بند نیاوریم؛ وقتی کلمات نامأنوس و ناآشنا و بیگانه با مخاطب را به کار نبریم؛ وقتی مطلب را بدون پیچاندن و ابهام نوشتیم، می‌توانیم بگوییم نوشته‌ای ساده را به خواننده تحویل داده‌ایم.

مورد آخر از همه مهم‌تر است؛ یعنی ساده‌نویسی برای انتقال بهتر مفاهیم. آنچه در ذهن داریم را در راحت و بی‌پیرایه، پیشِ روی مخاطب بگذاریم نه در بقچه‌ای پر از گره‌های کور که برای درک آن مجبور باشد ساعت‌ها با آن درگیر باشد.

 

نوشته‌ای خوب است که…

قواعد درست‌نویسی در آن رعایت شده باشد.

نوشتۀ خوب و نیکو نوشته‌ای است که در آن قواعد درست‌نویسی مطابق با دستور زبان معیار باشد.

رعایت نکات درست‌نویسی و زیبانویسی به نکتۀ اول که ساده‌نویسی است هم کمک می‌کند. وقتی جمله‌ها ساختار بی‌عیب و نقصی داشته باشند، کلمات در جای درست نشسته باشند و با زبان معیار همسو باشند، مقصد و منظور نویسنده هم به‌راحتی به خواننده منتقل می‌شود.

 

نوشته‌ای خوب است که…

موجز باشد.

گاهی فکر می‌کنیم هرچه بیشتر توضیح بدهیم و یک مفهوم را به بیان‌های مختلف بگوییم موضوع موردنظرمان روشن‌تر و شفاف‌تر می‌شود درحالی‌که همین امر می‌تواند مخاطب را خسته و دل‌زده و یا حتی گیج و سردرگم کند.

از طرف دیگر کوتاهی و اختصار مطلب هم باید طوری باشد که مطلب ناقص نماند و درک مفهوم سخت نشود.

بازنویسی و مرور چندبارۀ نوشته باعث می‌شود کلمات و عبارات اضافه‌ای که نه‌تنها چیزی به متن اضافه نمی‌کنند بلکه بار اضافه هم ‌روی دوش آن می‌گذارند حذف شوند و نوشته از واژه‌های زائد که نبودنشان خللی به اصل مطلب وارد نمی‌کند، پاک شود.

اگر به دنبال نمونه هستید سری به گلستان سعدی بزنید.

 

نوشته‌ای خوب است که…

شما بنویسید:

 


شاید دوست داشته باشید این مطالب را هم بخوانید:

نویسندگان چگونه جهان را تغییر می‌دهند

کانال تلگرام ایوان ادبیات

۲ نظر

نظر خود را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *